Ben (IRN) & Soroush
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN) &
Ben (IRN)
Ben (IRN) & Yahyaa
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
Ben (IRN)
[قسمت اول]
یه عمر کامل گذشت از اولین بار که ریشه کرد
سبز زنده سرحال رشیدتر کشیدهتر
بارها شده از خودش بشه میوه ی پیر رسیده قطع
میشه دید سالهای عمرشو دونه دونه محاط و محیط به هم
مشکل همیشه ضیغ وقت چیکار میشه کرد منم اینه کارم
از طبیعت اومدم میتونم علیه ش قدم بردارم
تنه ی چوبی خوش دست و کله ی براق جنس آهن
بالاخره باید باشند هم خود هم مداد و هم کاغذ
آقای کلمات نه ولی کلمه ها هستند تا آخر
انقدر محکم مشتم رفت تو دیوار تا فهمیدم درا بازن
هنوزم سیبه توی دستمه دیدم که روش مونده جای گازم
از هیولای تو خوابم میترسی؟ اون میترسه من هیولا شم
دم و بازدم ، دم و بازدم نفس نفس باید که آروم باشم
آروم ! توی سرم صداها رو میشنوم که قصه میبافن
همه با هم همهمه ها هرکدومشونم همش از یه جا حرف
میزنن بی استراحت
یه جا جالب یه جا هَجو
از آخر ، یکی میگه کم کم همه چیز به یکسان حوصله سربره
یکی دیگه داره دورش میچینه فلسفه ثابت کنه اینا خارج درکمه
یکی معطله ، یکی عجوله ، یکی مجنونه ، یکی مصممه
یکی میگه شاید یکی چه بسا ، یکی میگه اگه
من که گوش میدم به همه فقط چی بهتر از این
کوک که میشن همه صداها جز سکوت تو سرم نیست
خط صاف باریکتر از لبه ی تیغ شمشیر
هم اینوری هم اونوری ، نه اینوری نه اونوری ، پیوندی
[همخوان]
صفر نه مثبت نه منفی
مبدا شش جهت وسطی
هم اینوری هم اونوری ، نه اینوری نه اونوری ، پیوندی
نه وحشی نه اهلی نه تبار پری نه از دیو
هم اینوری هم اونوری ، نه اینوری نه اونوری ، پیوندی
من که گوش میدم به همه فقط چی بهتر از این
کوک که میشن همه صداها جز سکوت تو سرم نیست
ارتباط هزاران قطعه با هماهنگی
هم اینوری هم اونوری ، نه اینوری نه اونوری ، پیوندی
پیوندی
صفر نه مثبت نه منفی
پیوندی
مبدا شش جهت وسطی
پیوندی
نه وحشی نه اهلی
پیوندی
نه تبار پری نه از دیو
پیوندی
[قسمت دوم]
از بی عدد عمری که باید یک عمر کامل گذشتی
ریش سفید و صورت سیاهت مبارکه پیوندی
تا اینجارو که طی کردی سر پر از صدا بود دل غمگین
خوشحال باش که این منوال بازی از این من بعد نیست
میمونه دیدت رنگی و نوای گوشت آهنگین
یادت میمونه قبل اینکه از یادت بره یادآور شی
آدم شدی که خاتم شی
ثبات ، ترک عادت تغییر
هرکی فهمید که فهمید وگرنه لَکٌم دینٌکٌم وَلیَ الدین
[همخوان]
صفر نه مثبت نه منفی
مبدا شش جهت وسطی
هم اینوری هم اونوری ، نه اینوری نه اونوری ، پیوندی
نه شهری نه کَدّی
بدون هر اسم و برچسبی
هم اینوری هم اونوری ، نه اینوری نه اونوری ، پیوندی
من که گوش میدم به همه فقط چی بهتر از این
کوک که میشن همه صداها جز سکوت تو سرم نیست
خط صاف باریکتر از لبه ی تیغ شمشیر
هم اینوری هم اونوری ، نه اینوری نه اونوری ، پیوندی