[آلبوم کندو | متن آهنگ «زالو» از صفیر]
زالو زا
زالو زا
زالو
زالو زا
زالو زا
زالو
جسم خارجی پیدا شده تو کندو
فکر می کردیم لارو بزرگش کردیم
از شیره ی خودمون می مکید هر روز
بلای جونمون بود بزرگش کردیم
خون نمی دیدیم بو برده بودیم
که از شیرابه ها می گندید محصول
منتظر امروز بودیم می رسید دیر یا زود
تو آستینمون بود بزرگش کردیم
وضعیت منابع وخیم، خلایق عقیم
که جمعیت رفت رو به کاهش
میگن امنیت میده دستور زایش
مخلوق بیشتر کمبود خونواده
با دوتا بال و با دوتا بال قرضی
آینده تقسیم تو دوتا راه فرضی
میشیم فعل رفت با تاریخ درماندگی
می کشیم درد بازمانده بودن
کارگر ارزون، ماشین همخوابگی
بی ریشه هامون میشیم ناچار به بودن
شاید که مرجوع به بازی فرسایشی
میگن که شعله از شکاف
زبونش دراز به سمت باد
آتیش هرچه باد
آباد نمیشه با قطره ها
میگن که شعله از شکاف
زبونش دراز به سمت باد
آتیش هرچه باد
آباد نمیشه با قطره ها
دستمون بند به کجا؟ زالو؟
که نداره رحم به دلش راه؟
با دوست غریبه ای کنی با دشمن مدارا
چون می مکه هرچیزی هم دلش بخواد
میگن شاید باهاش از بین بره فساد؟
پس خودمون می کشیمش اگه بره به خواب
ولی فکرش چی که تکثیر میشه؟
نباید کشت باید شست که تطهیر بشه
هرج و مرج شده تفکر
ربط بی ربط دو مسئله باهم
تق و لق شده تمدن
طرح بی رنگ پر از هجمه ی باور
جسم خارجی پیدا شده تو کندو
چشممون کور شد تا انکار کنه ابرو
می سوزیم که بسازیم پادزهر
علاج درد فریاد که انگار شده سرکوب
لمس شدی حواست نیست
نگاه می کنی که می برن اسباب زیست
مهمون ناخونده می مکه هرچیزی رو
تو میگی سیر میشیم از هرچی که از دستاش می ریزه؟
گرفتی خو با زالو
زالو
میشی دوست با دشمن، دشمن با خودت
سلول سرطانی قهر با دارو
میگن که شعله از شکاف
زبونش دراز به سمت باد
آتیش هرچه باد
آباد نمیشه با قطره ها
میگن که شعله از شکاف
زبونش دراز به سمت باد
آتیش هرچه باد
آباد نمیشه با قطره ها
Zaloo was written by Safir.