[آلبوم کندو | متن آهنگ «شهد» از صفیر]
[همخوان]
نمیترسم از سد و بندِ راهبندون
نمیترسم از درد و رنج نامفهوم
نمیترسم از سرد و گرم با شک جور
نمیترسم نمیترسم نمیترسم
نمیترسم از قطع و وصل باورسوز
نمیترسم از جنگ و رسم داور دوستش
نمیترسم از حد و مرز غارتجو
نمیترسم نمیترسم نمیترسم
نمی ترسم از زخم و ذهر نا محدود
نمیترسم از شر و عقل گاها دور
نمیترسم از تلخ و شهد نامرغوب
نمیترسم نمیترسم نمیترسم
[ورس]
شیرین کام شیرین کن کام
تو میدونی مزه دهنِ از بیخ و بن باز
صورتم لو میداد وقتی سینه میشه [؟]
عین بمبی ام که رسواس ولی همیشه خنثی اس
کام رواست ناکامی میمیره
دهنتو شیرین کن که شاباش میریزه
از هفت دولت آزاد نشد آگاهی سنگسار
نمیشیم با هر سازی رقاص با تاریخ شرمسار
راه نمیدم ترس ازم بسازه مترسک
تا لال گوش بدم به مرگ و اصرار زننده اش
گشتم دیدم هستم مقصد دارم رویای مبدأ
اوقاتم تخلی میگیرم عصاره از گرد
شیرین بیان بگو از ترس هات
شهد و بمک از خودت تو خودت بشو هم غربال
هم به رنگ شهلا بساز شهد ناب
که سیراب بشه دهن از بیخ و بن باز
میچکه از لب و لوچه شهد
مگسا گرسنه دست به دست میمالن
منتظرن لو بدم تا قاپ بزنن
هرچی رو که هست
بی فوت وقت
همشون میترسن از گشنگی
منم میترسیدم میگشتم پی مزد روز
تا دیدم دووم ترس تو مزدِ
پس ساختم طلا که هیچوقت نشم نقره سوز
[همخوان]
نمیترسم از سد و بندِ راهبندون
نمیدم به نقطه و خط ربط نامربوط
نمیترسم از درد و رنج نامفهوم
نمیشم به چرتکه و حل وصل نامحسوس
نمیترسم از سرد و گرم با شک جور
نمیگم که قله و فتح سخته راحت کوه
نمیترسم از قطع و وصل باورسوز
نمیگم که غصه و غم شک راهم بود
نمیترسم از جنگ و رسم داور دوستش
نمیگم که کشته شدن فضل نامعلوم
نمیترسم از حد و مرز غارتجو
نمیشم یه مرده و سر به قتلگاه معروف
نمی ترسم از زخم و ذهر نا محدود
نمیدم هی فورجه و وقت به وعده ها هر روز
نمیترسم از شر و عقل گاها دور
نمیگم که نکته و رمز کرده ساعت کوک
نمیترسم از تلخ و شهد نامرغوب
نمیگم که غوطه و ترس شرح حالم بود
[پس همخوان]
نمیدم زنگ آخر گوش
میرم و جا میزارم رد پامم روش
که بشن قطره ها جمع زود
نمیشم سر به راحم خوب
نمیزنم رنگ به نارس چنگ به کال
که میگن از ترس ماست
نمیترسم نمیترسم نمیترسم نمیترسم نمیترسم نمیترسم
Shahd was written by Safir.