"به نظرم تو از همه بهتر مینویسی. کسی به گَردِ پات هم نمیرسه. قلمت از همه بهتره. از همه بهتر مینویسی. از همه بهتر. بهترین نویسندهای که تا حالا دیدم."
نداره پیشرَوی سقف
برای تیزترین مغز
ببین عظمتِ کوههای یخ رو
که با همه چیت غریبهست
گُم و گیج دریدهست
تو جایی که با مداد میشکنیم دست
کودنها اکتفا میکنند به شُهرت
واسه من همیشه چیزِ بیشتری هست
نداره پیشرَوی سقف
توی جناقِ سینهی جدالِ بیوقفه
تا تلفات ندی مثلِ کلاسِ بیدرسه
این فردیت مثلِ یک سلاحِ بینقصه
طوری که یا میکُشی یا کُشته میدی
سرِ همینه که دور و ورَم جنازه میرقصه
شکستهها شکست ناپذیر اند
سُستیتون یه لباسِ قناسِ بیرنگه
قطب
قطب
قطب
قطب
قطب
"تو بهترینی"
قطب
"هیشکی هم قَدت نیست"
قطب
"بلندترینی"
قطب
"تو بهترینی"
سر منم
و برتر منم
سنگر خودم
همسنگر منم
فعلِ رفتن خودم
و کَندن منم
و کولاکِ آینده ی قبلاً منم
هم خونواده من
هم همسر منم
هم عجلهام
خودِ صبر کردن منم
وکیلم و قاضی
حاکم و محکوم
هم طناب من هم گردن منم
وسطِ پهنهی قطبِ نبوغ
من میرونم سورتمه همراهِ دَه تا سگم
شما گم میشین تو جهانِ پهناورم
تفریقِ توی جمع ها منم
از تودههای قطب
به توله های اُستوا
ظهورِ ترسناکِ معنا منم
من شکار میکنم غذا از آبهای زیرِ یخ
نابغهی توی سرما منم
فراتر از افقهای پلیدی و خوبی
بیرون از خونههای قدیمی و چوبی
توی جمعِ خفیفها غرور چه به جاست
منم کورانِ سازندهی غریبی و دوری
صاحبِ نیروهای بدونِ سرپرست
تصویری از من میشه نشونِ منطَقهم
حالا دیگه خودِ پُلِ اضطراب منم و یقهم وایستاده صاف به زورِ گردنم
قطب
قطب
قطب
قطب
قطب
"تو بهترینی"
قطب
"هیشکی هم قَدت نیست"
قطب
"بلندترینی"
قطب
"تو بهترینی"
قطب
قطب
قطب
قطب
قطب
قطب
قطب
قطب