[ورس یک | سانبوی]
هر ده قدمی که میری سد معبره
تیک تاک ساعت تو گوشِ تو زنگ خطره
جدیش نگیری میگیره قلبو هدف
صاف وایسی که هر روزت جنگ و جدله
جوونی نداری نداری درد و کاریش دایی
فقط درگیر درس و دانشگاهی
قلبِ صافِ بچگیته
روحیت وصل موزیک و هندزفریته
کولته تنها بار رو دوشت زخماتن
روفو شدگی روپوشت دروغه
گفتی که غما بیتاثیره
ولی یهو دیدی صورت مامان پُر چروکه
دغدغت بود نمرهی بالا
ولی سرفهی بابا غم و غصهی حالاست
موندی ببری از جوونی لذت
یا غصه بخوری چه طور پیر شد بابا
بده بستون داره با تو دنیای تیره
هرچیزی رو که بهت بده یه چیز و میگیره
میدونی که نمیره یه مو لا درز حسابش
کسی در نمیره قصر از مرز و حصارش
[کورس؛ ۲بار]
دلم تنگه حتی واسه خودم
واسه خونواده، واسه همون حالِ خوشم
بودن، الآن تنهایی بهتره شاید
بازم تنهایی باید بیسرصدا پا شم
[NY | ورس دو]
روزا میرن واسه گریههای مادر
یکی هنو بهم میگه حواستو دارم
خودمو تو همون کوچهها جا گذاشتم
که هیشکی بهم نداشته یه ذرهای باور
جوونیم سوخت مث سیگارِ تو دستم
عاشقش بودم ولی بهش نگفتم برگرد
سیاهی و زدی رو قلبم
ببخش منو اگه من نموندم رو حرفم
ببخش اگه اومده ترس توی دل
بذار قولی که بهت دادم مردونه شه
مامان، اینجا ارزونه ارزش دل
بین این آدما ندیدم فرقی به چشم
بگذریم از روزای تلخِ یه مرد
ازم فاصله بگیر نذار من درگیرت شم
کلی سالو پایِ کار بودیم عاشقی کنیم
واسه رپ مهم نبوده جوونیت پسر
شده بازتاب نسلِ ما تاریکی و غم
میدوزیم دلیو که عادتشه پارگی و شک
واسه فرزند خلف یه جامعهی طرد
یه بار فکر کن نمیشه که قضاوتش کرد
حقتو نمیدن پول رپ نداره ارزش
ماهیِ دریایِ گل آلود همیشه تلخه
نه حرفی مهمه، نه طعنههای بعدش
بتاب که نسوزه نسلای بعدت
[کورس؛ ۲بار]
دلم تنگه حتی واسه خودم
واسه خونواده واسه همون حالِ خوشم
بودن، الآن تنهایی بهتره شاید
بازم تنهایی باید بیسرصدا پا شم