Qarne Jadouei

؛[قسمت اول]؛
من دارم دیوونه می‌شم
آره امنیت نداره میون این سیاره
اونا دارن می‌آن منو بکشن
جمجمم رو درآرن مغزمو بخورن چون
فهمیدن که فهمیدم
محرمانه‌هاشون نباید درز می‌کرد
اون قرن از تبار قانون نخواستم
باشم از اون عشق مصرفای نادون
ردشونو بو کشیدم
آزمایشگاه‌های زیر زمینی
زیر سلطه‌ی ابر طبقه نقشه‌های شوم کشیدن
توهم لیلی می‌سازن
واسه مردم مجنون این نسل
من مشکوکم به همه حتی به منم
پر شده از سیگنال‌های حامل اطراف کله‌ام
مخزن اسرار پنهانم
یکی زندگی می‌کنه تو اعماق مغزم
ابر طبقه واسه تاختن
داره می‌گیره افسار شهروندارو در دست
من باید فرار کنم
اما همه جا پر دوربین مدار بسته‌اس
پیدام می‌کنن هر جا که در رم
حتی حریم شخصیمو حصار بستن
به دوربین گوشیم فاک نشون می‌دم
زنگ می‌زنم به خودم از باختشون می‌گم
اونا می‌خوان ازم غلام بسازن
من از کیر کردن اربابشون می‌گم
می‌رم جلو تی‌وی شکلک در می‌آرم
عکس پادشاهو انگشت می‌کنم
همه‌رو می‌کشم به فحشو
حس می‌کنم از اون طرف دارم فحش می‌خورم
من قراره به قتل برسم
وقتمم کمه
شایدم به زنجیره دیوونه ها بستنم تهش
فرار غیر ممکنه
لوکیشنمو دارن و این یعنی گذشته آب از سرم پس
بهت می‌گم چیا می‌گذره
میون این دهکده‌ی جهانی
که می‌چرخی توش مثه یه ولگرد پی تباهی

؛[همخوان]؛
قدرت اطلاعات می‌خواد تا کنترلت آسون‌شه
زل زده تو چشم‌هات
همیشه یه جاسوسش
این توهم توطئه نیست
حقیقت خاموشه
توهم توطئه نیست
حقیقت خاموشه

؛[قسمت دوم]؛
می‌گن علم بهتره یا ثروت ؟
من می‌گم جفتشون تو دسته قدرتن
ما فقط راجبش انشاء می‌گیم
رویا می‌سازن واسمون تا توش زندانی شیم
از سرمای حماقت ذهنا فیریز شدن
آمادن واسه تغییر کاربری
اعتراضاتت هم اونا کردن اجیر که داد زدی
می‌کشن بیرون ازت اطلاعات
می‌خوام بشه راه صلح جهانی همواره بی‌شک
پس ذهن توده‌‌ها باید دستکاری شن
واسه تغییر گرایش و شناخت سلایق
صفحات جمعی رو طراحی کردن
استراق سمعی بصری
خوانش افکار
دنبال کد گذاری مغزین
یعنی تابش عواطف به شکل فرمول نوشت
سوار سیگنالای مدولشه
بره تو ذهن شهروند متمدن
جولون بده
مطابق خواستشون توقف جرم اندیشه
دنیا بشه پاک به زور
سرکش‌ترینم همرنگ می‌شه
با پیشرفت علوم عصب شناسی
گرفتن هویت همه‌رو به بازی
عکسای مغزی از راه دور
تخریب خاطرات خطرناکمون
تغییر چیدمان تجربه کردن
تو سیل ناشناس ایده‌ها سر در گم
این یه جنگه نرم‌ـه خواستش هم
فرمت هویت بی‌دفاع مردمه
ما ربات نیستیم
ولی شدیم برنامه ریزی
نکنیم ارباب ستیزی
طلسمیم توی این قرن جادویی
حتی رویامونو دزدیدن
هر وقت که خواب بودیم
پس وقتشه که مشکوک شی حتی به من
کلی سیگنال حامل اطراف سر
مخزن اسرار پنهانی
یکی زندگی میکنه تو اعماق مغزت

؛[همخوان]؛
قدرت اطلاعات می‌خواد تا کنترلت آسون‌شه
زل زده تو چشم‌هات
همیشه یه جاسوسش
این توهم توطئه نیست
حقیقت خاموشه
توهم توطئه نیست
حقیقت خاموشه