Khatte Payan

[آلبوم عاشق - متن/تکست آهنگ "خط پایان" از فرزان]

[قسمت اول]
خط پایان یه شروع دیگه‌ست
عاشق دارای یه جنون بی وصفه
با تموم غماش، شعر می‌خونه می‌رقصه
تواضع رو می‌فهمه، با غرور بی حدش
اون می‌دونه که دیگه تا غروب این پرده
نمونده چیزی، پا می‌ذاره رو نفسش
تب نمی‌کنه واسه پول بی ارزش
وقتی خوشه که فکر به مقصد دل ختم شه
هرچند که روح پُر از خدشه رو
نمی‌تونه ترجمه بکنه تو دو خط شعر
متنفر از هر چی حد و مرزه
پرستو پَر می‌کشه تو آسمون قلبش
بساط کل سفر با یه کوله حله
درد تو خنده‌ست یا خنده قایم پشت درده
مثل رویاهای کودکیش، پُر از عشق
خودش هست، حال خودشو بفهمه
(مثل رویاهای کودکیش، پُر از عشق)
(خودش هست، حال خودشو بفهمه)

[قسمت دوم]
دم، باز دم، نفسام تازه ن
هدف از زندگی غلیان داشتنه
باختن اونا که می‌خوان در امان باشن
وقتی که می‌جنگم، تنم آزادتره
توو مرام درویش نی فرق گذاشتن
پس دیوارا کل تَرَکاش با همه
واسه این رو تنت سرت گذاشتن
که بری تو در، وقتی قفل روی پاشنشه
اَ بیرون بکن فصلا رو نگاه
زمان گذشته پوچه، الانو بپا
یه دریچه به وسعت دریای چشات
تو پاییزی ترین حالت، بهار خودت باش
نگاه بکن به مسیر لذت ببر
از هرچی که تو راهه
باشی خالص، بهترینت یأس
چون که رو خشک می‌شه
به زردی برگ
اون که عاشق نشد، زندگی نکرد