Jaari

؛[قسمت اول]؛
دل بکن
کندن ازت
خاطره مثه اسیده انقد میسوزونتت تا یه روز حل شه بدن
الانم از قرضه نفس
پس حبس تنم
میشه اعدام تا ملت کف بزنن واسم
کف کنن
خیرو زیاد بکنم و شرو کم
زندگیم دیگه برعکس باشه
انگاری اویزونم سرو ته
بغل بگیریم فراموش کنم که چی دیدم
دیده و دلم شه پر طرح و نقشو
فرشته ها بدن دورم جو بلند
بیاد روزی که سرخوشم
قه قه باشه جا چه چه
اومدن باشه جا رفتن
راه بازو جاده درازه
ولی باشه یکی منتظر واس برگشت
بی سلام نیام
بی خدافظی نرم
تو‌ اوج خنده نشه حالم بد
نگن ارشیا بازندس

؛[قسمت دوم]؛
پر میکشن دونه دونه رفیقام
خدا قاتله اونم از نوع سریالی
چه بی حالی پسرک
چیزی شده بگو بهم
ابر اشکاشو روی دل گلی بارید
قلبه سفالی لابد
زنجیره به قلب کسی که میزنه باهات حرف جدایی
بم نمیاد عادت کنم
فقط جلوی بقیه میام لفظ و شعاری
شادی باشه همیشه
جای منم خالی
خستم از این حکمت کسشر و بازی دنیا
قاضیه وجدان
ظاهر تخمی چون پاچیده بنیاد
نادیده رخدادارو میگیرم
گور پدر رییسو قربان
غرق میشن کشتیام
آژیر هشدار به صدا در میاد
لشم تو مردابو جاریه رویام

؛[قسمت پایانی]؛
یه سری حرفارو هیچوقت نمیشه گفت نه؟
بگو