Zamine Khoda

[قسمت اول]
زده به سرم بزنم یه عینک دودی به سرم
همه به چپم بشم دست راست آدمای خوبی که بدن
بپرم با یه عده حیوون ازون دم کلفتاشم
جولوشون صبح تا شب منم یکی ازون مفت خورا باشم
یه روشنفکر شیرین عقل
که هیچی نمیفهمم به همه چی میرینم
ولی احترامم سر جاشه بااینکه هیچ چیزی سرجاش نی
اعتبارم با دروغام میسازم حقیقتو میزنم یه نمه چاشنیش
داره گشادیم لذت
پس قسطی میدم به مردم خوشحالیم منبد
منبر نمیرم دیگه حرفامو کتاب
میکنم میدم همه اقوامو به گا
جایی نداره بین ما رفتار به جا
سرباز زیاده سرباز کنن از حرفام یه بار
میفرستم دهن بسته همه رو درجا به خاک
تا وقتی راهم همواره هستم قلبن
دوسش دارم بااینکه بد میگم همواره از غرب

[همخوان]
رفتار ضدونقیض افکار چرک و کثیف
راحت سرپایینیو با سر بالا رفتن
اونقدی گنده ای که متنفر شده اوباما ازت
کی متونه وایسه جلوت ها؟

[قسمت دوم]
کی میدونه چه طعمی داره کار با دست بچه هاش
گل پنیر تو دست جوونا تو پارک خسته ان از خنده هاش
بازنده های مغرور
کسی نباس بکنه چپ نگاه
عینکتو ورش داره
چشات محتاج به یکم نور
اضظرابو میشه فهمید از نگات
پاهات تو کفش ما به ظاهر سر به راه
میزاره سرمایه دار از سر ما مایه
شناسه نداره مغرای ما رو زمین خدا دیگه
اثر ما پاکه فعلا که توپو انداختن تو زمین خدا
فرار مغزا از دست یه مشت کس مغز
ضحاکای مار به دوش که خیلی وقته گشنن
ما پیاده اونا راشونو یا تندر میرن
دشمنم بکنه راش اونا تندر میرن
امر میکنن برسه ارزمون به حضورشون
تو یه کادر دونسته نمیشه قدرمون مطلقا

[همخوان]
رفتار ضدونقیض افکار چرک و کثیف
راحت سرپایینیو با سر بالا رفتن
اونقدی گنده ای که متنفر شده اوباما ازت
کی میتونه وایسه جلوت ها؟