[بخش اول]
ما تو جایی بزرگ شدیم که تاریک داستاناش
چند سال گذشته از تاریخ انقضاش
فاسد شده نصف بچههاش
شمشیر میارن از پشت مسجداش
ما انتخاب کردیم که سرباز باشیم
بعد کلی جنگ هنوز سرپاست حاجیت
مَردی ثابت میشه تو فراز و نشیب
من سنگینترم اگه رو ترازو باشیم
پرچم بالا، حقیقت و میارم از سطل آشغالا
همه محافظکار میشن با یه کاندوم
ولی رنگا عوض میشه زیر کاربُن
اینجا ارزش آدمارو سیری چند میدن
وقتی شریعتی جک شده واسه خندیدن
اینجا شب به شب رو سفره نون کم میارن
بقعهها بیشتر پول در میارن
اینجا هر مزخرفی و جدی میگیرن
پخته شدن و توی کتری میبینن
حاجی بنایی که تو ساختی سالها ویرونه
ماه که همیشه پشت ابر نمیمونه
درمیاد، خرابش کنه
زمستون سر میاد، بهارش کنه
[همخوان]
پرچم بالا
حقیقت و میارم از سطل آشغالا
واسه گوش مردمم
تو پردهش و نزن که من هنوز حرف دارم
[بخش دوم]
من یه مَردم که جیباش و خالی میشناسه
سنگینیش رو آسفالت چاله میندازه
قول داده هیچوقت آروم نشینه
واسه آزادی فردامون آجر بچینه
عینهو آدمای پیروز میباخت
میرسه به چیزایی که دیروز میخواست
تو قلبم زخم دوست و مهر دشمنه
وزنم نصف وزن بار پشتمه
اینجا قهرمانم باشی پشت صفحه میذارن
از کربلا برگردی پرده میذارن
چه افراد ضعیفی که مشابه همن
واسه ادامه زندگی مسابقه میدن
حرف نمیزنی چون که دیوارا موش دارن؟
دیوارا رو بریز من این جنگو دوست دارم
پرچم بالا، حقیقت و میارم از سطل آشغالا
همین بذری که میکارم در آینده یه لشگرن
میشناسی منو، من آینه کشورم
اگه لکهدار نیستم و باخواست میشم
چیزاییو که میبینم و بازتاب میدم
واسه دید بلندمه، بخشنده باش
در هر صورت که پرچم بالاست
[همخوان]
پرچم بالا
حقیقت و میارم از سطل آشغالا
واسه گوش مردمم
تو پردهش و نزن که من هنوز حرف دارم
Parcham Bala was written by Sasan Sunami.
Sasan Sunami released Parcham Bala on Sun Sep 01 2013.