Hejab

متن آهنگ حجاب از امیر رقاب

[ورس اول]
زیر چن لایه‌گم سلول توو سلول
با انگار مطلق توو ایمان پنهون
آزاده خواها آزادی‌و دیدن
پشت قفل های بسته زندون
شمع عاشق پر پروانه نیس
پروانه تشنه‌ی آغوش گرمِ
باغبون لعنت می‌ده به نور خورشید
ولی آفتاب دلیل بارون ابرِ
جهان یه ماهی توو تنگ توو دریا
رستگاری یعنی دریا شدن
تو که آسمون برات تکراریه
این قفس تمام دیدِ منِ
پس می‌فهمم معنیه پرواز و من دقیق حرفام
مث ساعت توو پریود جهان‌یه ، هفت یه دوره ، هفت روز
درگیر عادت ، باور صدمه زدن بدی و خوبی نداره
تو می‌تونی بمونی این‌ور اون‌ور
جنگه واسه رنگه جای من چه تنگه
چنگِ من به آسمان سنگِ
خبری نداره کسی از دلمو
دلمو دادم به خبر قاصدک
دنیای من فقط در‌گیر فاجعه‌س
چند برابر من دل‌دار بود
رفت رفت رفت در آرزوی برگشتن
ما به ایستادگی معتاد‌یم
ما به ایستادگی معتادیم
نژادم آریایی
اسمم عربی
زبونم پارسی
هنرم آمریکایی
رگ کردم و ترک
ولی پیش تو مهم نیس
واسه خودمم مهم نیس
مهم انسانیتِ
اونی که یه مورچه رو هم به عمد بکشه مث داعشه
عاشق اونیه که عشق داشته باشه بدون حس لامسه
منو توییم از همیم یا ضد هم هیشکی جز من‌ و تو نمی‌دونه
می‌خوام بغلت کنم آتیش که توو آتیش نمی‌سوزه
تو ایایی من شاهد ، تو کرشمه ای من شاعر
خب ، یا دو تا دکتر همو درک می‌کنن یا دو تا بیمار
حالا منم و تو یه مشت آرامش می‌خوام با دو تا سیگار

[کورس]
چشم های من حجاب توئه بانو حجاب و بردار

[ورس دوم]
تووی این همه رنگ‌ هم‌ رنگ بادم ، شادم
وقتی این همه ابله رو اشتباهشون مُصرن
من حذب بادم ، شصت میلیون فقیر و نمی‌شه فهمید
وقتی هنرت حساب بانکیته
وقتی شیر ساکتِ زوزه شغال می‌شه صدای ماندگار
خرم‌ شاه می‌شه ، تووی مغز گندتون جز لجن و گُه
هیچ چیزی نیس توالت هنری راه انداختین
تو یه گوسفندی چرا شیر میدی شیر
بانو بی‌خیال این جماعت
خودم و خودت و بی‌نهایت
کفر تو از ایمان قوی‌ترِ
اعدام تو بهتر از شهادت
بانو خدایی نکرده خودتو نابود نکنی
فقط خودت قدرت نابودیتو داری
جهان چی می‌شه ای آهن من
بگو هنوز دست‌های چوبیت‌و داری
عشق داره از شهرمون طلاق ‌می‌گیره
آخر قصه های من کلاغ می‌میره
ریز می‌بینن مردم
چشم‌های من دزد‌ا‌ رو به‌صورت کلان می‌بینه
من زاده چند‌خط شعر‌م
هفتم ، چهارده‌مهرم ، سحرم
من و ببخش اگه گاهی چرتم
اگه حسی نیس نسبت به همه حرفاتو چهرم
می‌رم بی‌رحم بی‌تن پیرهن می‌شم
برو ولی بمون پیشم
تو تب داری لرزش توو تن منه
بودن تو باعث بودن منه
اینا گدان ادعای پادشاهی می‌کنن
یه عده‌ام احمق تووی دربارشون
ولی با تو تاج رو سر منه
من برگم‌و مرام شاخه
منو شکست ولی ریشه گرفت
دستم‌و به دست
من درخت عاشق هیزم‌شکنم
وقتی بهار برام تکراریِ
من تشنه‌ قفسم وقتی تو زندان‌بانمی
آزادی برام اجباریه
این هفت تا پله‌س
بیا با من ، درک کن بفهم
صبر کن بخند ، شک کن به‌ قبل
با من بیا تو ، راهم زیاد و با سختی‌ها
تو سعی کن یه‌کم می‌فهمی تو ام اگه سربداری
من و تو بی‌حجاب و رستگاری