Rez & Saeed Dehghan
Saeed Dehghan & Soheil Sorb
Saeed Dehghan & Farshad
Saeed Dehghan & Kaboos & Daygard
Saeed Dehghan & Aein
Saeed Dehghan & Ali Owj
Saeed Dehghan & Navid
Saeed Dehghan & Hamed Slash
Saeed Dehghan & Rokh
Saeed Dehghan & Bidar (Melli) & Safir
Saeed Dehghan & Saad (IRN) & Daygard
[آلبوم کانون / متن آهنگ «میرزابنویس» از صفیر به همراه بیدار]
[مقدمه: صفیر]
قلم و چند صد جرمِ بیهجا
مُتخلص به میرزابنویس
متکلم به وحدت
کنجکاوی کرد
گوشهگیر شد
آخه دنباله داره
نمیدونه با راه رفتنش
خط میکشه
رد جا میذاره
از عمق به سطح اومد
تا شهرو ببینه
[قسمت ۱: صفیر]
میچرخه چرخِ باد کرده
رو دستاندازِ عرق سوزه نگران
نگه دار آقا، قبل از اینکه بپاشم
به شیشهیِ ویترینِ ماجرا
رو بلندای جدول
زیر سایهی شهر
گرفتم چتر از ترسِ بارشِ قهر
به انتظار دیدن دلبر و
شنیدنِ عاشقتم
اما فلانی نمیاد، خب
خرابهها که انداختن
دست به زنِ پسرزا
به عشقِ سرباز
تا اسبابِ بازی بشه
سلاحِ چوبی
ماشین جنگی
تریبت جعلی، جعلی، جعلی
دخترم که شد عروسک
قابلمه و قوری
حجله آمادهست
همون خرابهی بعدی
میشورم تَن با بزاقِ
لقمهی آسیاب شده
از فلافلِ حوالی میدون انقلاب
البته خواستِ نویسندهست
اینجا ایستاده باشم
کور و کر و لال، کال
با وزنِ بیشکل
با صوتِ آه
مثلِ وقتی که خفه شد آمبولانس
آخه همراهِ بیمار
میکشه آژیره عزادار
چون غسل میکنه
کوچه با اشکِ کارمند قراردادی
[همخوان: صفیر]
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
دلِ کاغذا، پُر
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
دلِ کاغذا، پُر
تنها لاغر
گرسنگیها، حاجت
قلب و مغز و آلت
گُر، گُر، گُر
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
قلم شُر، شُر، شُر
[پل ۱: صفیر]
من حناقِ گره به مشت افتاده
من گریهی بمب ساعتی
وقتِ بیداری
(با من چیکار داری؟)
من، تف به صورتِ مجری
من، التهاب آه و درد و داد و بیدادِ جمع
من، الان دستگیر میشم
به دستِ کسی که معذور نیست
[قسمت ۲: بیدار]
ما ها معمارای ساختار سازمانیم
هنوز پی هدفای باستان خاندانیم
فروپاشی سازههای حق رو خواستاریم
مرگ خورشید
نظم نوین
قدرت آرمانی
رعیت تو فرعی
فقط ما تو شاهراهیم
دنیا باب میلمون میشه پاسکاری
با آزادی سازگاریم
بدون ستاره هم باشی
بخواییم کف باتلاقی
قاتلای آفتابیم
خواستی آشناشی
حالا طرف شدی با ما قلم
یعنی جونتو باخت دادی
ردِ خونی
اگه پاکسازی نشی
شک نکن قاضی دادگاه هم
میکنیم دادگاهی
هواخوری مفتی
اگه لال باشی
دیگه تموم لالایی
خودتو بزن به خواب، لاشی
[همخوان: صفیر، بیدار]
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
دلِ کاغذا، پُر
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
دلِ کاغذا، پُر
تنها لاغر
گرسنگیها، حاجت
قلب و مغز و آلت
گُر، گُر، گُر
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
قلم شُر، شُر، شُر
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
دلِ کاغذا، پُر
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
دلِ کاغذا، پُر
تنها لاغر
گرسنگیها، حاجت
قلب و مغز و آلت
گُر، گُر، گُر
سینهها بزرگ
شیر مادرا خشک
درختا قطع شدن
قلم شُر، شُر، شُر
[پل ۲: صفیر]
قصه به جایی رسید
که گرگهای بارون دیده از خون
میرزا بنویس
موشِ آبکشیده شده از خون رو
تو این هوای گرگ و میش سر بزنن
قرار دست و پا بزنه
قرار جون بکَنه
آه بکشه، آه بکشه
[قسمت ۳: صفیر]
با ۳۲ حرف
همزه، اعداد و علائم
میسازم شعر
اَ اِ اُ اَمان
میپاشم
آوا، ساخت
بعد شکل
تنت کن کفنِ زبان
بسمل آه، بسم آه
امان از سوالِ بیجواب
اَ اِ اُ سرت رو ندزد
آب بدید لامذهبا
اِ اِ آب اِ اِ آب
میگیره آهم تو رو آه
صلح، چاقوی بیدستهست
جنگِ اول، بِه از هر سازی که برقصم
فرهنگِ عقیم فروشی
آتیش به مالِ طلخک
دامنِ فحشا بالا
ایثار، سر تا پاش داد میزنه
تنِ فروشی داره و
صداش از سپیده تا پگاه، بگاست
آه! بگاست
بدزد، ببُر، بکُش
یکی یکی، خونه به خونه
با نورِ قرمز و آبی
بگرد دنبالِ بیآبی
تا کسی نشوره گناه
که بشه مدیونِ خدا
آه، آه
قلم ذبح میشه تشنه لب
خاک میشه سِرِ لب
حالا تو بده خون، بده جون
جنونو برسون، به دلِ خون
بره به گور
گفتگوی شنفت و
گفت کن و
بگو مگوی سِر مگو و
بگوی غُلو
گم شدی لای غبار
آه، میکشی بین لام تا واو
از بام تا شام
ولی لام تا کام
خفه میشه صدات
آه! صدات
(صدات، صدات)
(صدات، صدات)
[پایانی: بیدار]
خفه میشه صدات
Mirzabenevis was written by Bidar (Melli) & Saeed Dehghan & Safir.
Mirzabenevis was produced by Saeed Dehghan.
Saeed Dehghan released Mirzabenevis on Mon May 04 2020.