[قسمت یک: سیناب]
خندیدن به دنیا شد کارِ ما
منفی نبود هیچوقت رویایِ ما
ساختیم تو سرما گرما رو باز
بدی بود جنگیدیم هربار و باش
باید فیلم بسازن از روزامون
انرژی دادیم حتی بودیم از تو داغون
زندگی دو روزه پس کو قانون؟
بعضی وقتها تکون نخوردیم از تو جامون
میرسیم دومپرین
انقد میخوریم بمب بشیم تهش
بذار لیوان بعد و پُر بریزم
حتی اگه بدونم فردا کشته میشم
حال میکنیم رفیقا باهم
عقربهها میرن که میاد یادم
هرچی خواستم موزیکشو ساختم
یه ثانیه نباختم روزی که شد آخر
[همخوان: نسیم]
حالم خوبه هرچی فردا رو گشتم
ساعتا رفتن هرجا رو رفتم
روزا میرن و هربار و شادم
انگار از زندگی بهم دستاشو دادن
چی بودیم، چی شدیم
واسه چی میدوئیدیم
بذار بریزیم، بپاشیم
فردا رو نباید ببازیم
[قسمت دو: سیناب]
دلیت فکرای منفی
کی میگه زندانی هستیم
بال بزن با آروزهات
نه مث قبل که چشما رو بستیم
نرسیده دنیا به آخر خط
میکنی هرچی رویا تو باور
میخوام تا صبح پایه باشم
نمیخوام یه بُرد و ببازم
میسازیم جادهها رو
گاز میدیم هرجا باشه راهو
میریم شب واسه خواب ناب و
رویای قشنگ که ساخته با تو
دیر نیست یه روز هم
حتی اگه همین الآن بدونم
نیستم فردا رو میدونستم
رفتم جلو هرچی میتونستم
[همخوان: نسیم]
حالم خوبه هرچی فردا رو گشتم
ساعتا رفتن هرجا رو رفتم
روزا میرن و هربار و شادم
انگار از زندگی بهم دستاشو دادن
چی بودیم، چی شدیم
واسه چی میدوئیدیم
بذار بریزیم، بپاشیم
فردا رو نباید ببازیم