،گود، لخت -
سخت بود؛ از سنگ بود
/دامن ساحل
ریخت، پخش
محو بود، رَمل بود
/قایق باطل
،چقدر عجیبه مردن
یه جسم شناور، صامت ولی با حسی به وسعت دریا
توی قایق، اسیر موجم
یه نقطهی کوچیک وسط آبی بیکران
ختم حضورم چقدر ساده رسید مرگ غرورم
بیشتر خواستم
الان هرچی که داشتمم مال من نیست
لباسامو دریده موجی که عاشقم نیست
حسادتی ندارم به کسی پایان دیگران غیر از راه من نیست
.همه مشترکیم توی این عاقبت
چیزی نمونده از خشمم
می پوسه بند بندم
موج میکنه از تنم
غذای غذامم، خارج از این چرخهم
موند فقط حسرت کارا که نکردم حرفا که نزدم
وقتی رسیدم به ساحل پاک، که خودمم جزئی ازشم
از گوشت تا سنگ -
/پی خواب میگشت
از خاک تا رگ
/میساییدش عرش
ترس غرق شدن تا آرزوی پرواز
دریا، از مسیر پرده برداشت
دیدم آب، شست از تنش زخم -
/باد برداشت
دیدم تاب میخورد، دستاش ساب میخورد
/شن شد، باد برداشت
دیدم آب، شست از تنش زخم
/باد برداشت، موهاش
دیدم تاب میخورد، دستاش ساب میخورد
/شن شد، باد برداشت
،گود، لخت
سخت بود، از سنگ بود
...شن شد
Dastās was written by Sara Bigdeli Shamloo (aka SarrSew).
Dastās was produced by Nima Aghiani.