؛[همخوان]؛
تو مست من ديوانه، ما را كه برد خانه؟
صد بار تو را گفتم، كم خور دو سه پيمانه
در شهر يكى كَس را، هوشيار نميبينم
هر يک بدتر از ديگرى بوزينه و ميمان
؛[قسمت 1]؛
دوباره شامگاهه ماه بر شهر
مي تابد تا سحر
اين جام پر گشت باز از زهر
و حال گذشت آب از سر
تو مست من ديوانه، ما را كه برد خانه؟
صد بار تو را گفتم، كم خور دو سه پيمانه
تو مست من ديوونه، چجورى بريم خونه
صد بار بهت گفتم، اين تنو كم خورونش!
شوريده و ديوانه
شوريده و ديوانه
چه خوش آيد وقتى عرش به لرزش افتد؟
عرض و طول دنيا در لحظه از ارزش افتد
هر كه گفته است سخت بگير حرف مفت است
فتحش كن پس رو اينو بشنو از آن كه رو قله است
تو مست من ديوونه
چجورى بريم خونه؟
رد شد هوشنگى از بغل تنه اش به تنه ام برخورد
عذرش رو نخواست و راشو گرفت كج و رفت و
چز شد دست به كمر قصد كرد كه آزاد كند دو حس خشم و لج رو
ولى شبين بود كه داشت اصرار ميكرد
گفت ولش كن
اين تن لش رو ببخش تو
رو پس چز رو نگه داشتم تا نبينيم گوش تا گوش لبخند خونينى
روى اين بابا نقش شد
بسه بريم سرويس پر شد مثانه ها از شماره يك
درست مثل اين رسانه ها زرد
هه هه
ميخنده به جوكاى شبين
صد سال يه بار چز
اونم وقتايى شاد هست
وصل به جريانى گسترده تر از آن كه
محبت بهش شد غالب
خشمش خوابيد و رفت سمت بغل كردن و شد قانع
كه در آخر همه ى ميمان ها مستن و ميخانه را با ديد خوش بينى نهفته بهشتى در آنه
؛[همخوان]؛
تو مست من ديوانه، ما را كه برد خانه؟
صد بار تو را گفتم، كم خور دو سه پيمانه
در شهر يكى كَس را، هوشيار نميبينم
هر يک بدتر از ديگرى بوزينه و ميمان
Shoorideh was written by Shabbin Degaran & Taham.
Shoorideh was produced by Ashkan Kagan.