Salam

اینترو
ازت میپرسم ردیفی ؟ منم بچم ولی تو جدیدی جدید

ورس اول
صبح شب موند توی غم
بغل تموم خاطرات خوب و بد
بعد یه نگاه به راست
یه نگاه به چپ کرد
شهر توی شب هدفون حرکت
کرد کت باز باز راهو دست انداز
مسیر جدیدی نیست هرشب هست
سنگ فرشا زیر پاهام منم دست تنهام با این سنگ قلبا
سلام مردم داستان سلام
مردم غریب و آشنا سلام
سلام از سمت آسفالت به
داغیه خورشید و آفتاب
آفتاب بعدی حرومه به چشمم امشب انقدر خوردم تنها
منم یه پیک توی دستم فردا
مال شما امشب مال من
پیک میره بالا واسه بیست سال حبث
از سه سالگی فهمیدم هیچ کارم
سلام به مردای مملکتم
به همه دلای غریب تنگ وطن
به همه لحظات بد و خوب توی قسمت نفرت
سلام به شور امشب
امشب شب عشقه و توی قصه اس
نفس دیگه بسه توی نفرت
سلام به خوبیه بد بودنت
خودت به عالم لب تو لبت
جنسیتت زن بودنت
سلام به زنای چند شوهره
سلام به اسارت قلب زندان احساس جنایت و قتل و انسان
به وجدان شکایت و اشک چشمام
سلام به کثافت شهر تهران

ورس دوم
سلام گنجیشکک اشی مشی
گنجیشکک عجیب غریب
چشمامو با تو خیس میکردم
تو صدات دنبال امید میگردم
لب جوب نه لب رود نه لب بوم نه لب گور بشین
کور کر خفه خون بگیر
سلام دردا و دفترو برگا
امروز تنها فرار از فردا
از عشق واسه من نگو
منو یاد چیزایی که ندارم ننداز
دنیا داره دفنم میکنه این بغض داره خفم میکنه
میخونم میخونم میخونم تو بگو حرفم بیخوده
اصلا چشماتو ببند گوشاتو بگیر
بگو این چی میفهمه
بیخیال ول کن بگو نمیخوای منو
بزار بره پی دل داغون خودش
میره ولی مطابق قانون خودش
میبینی که هنوزم صاف واستاده با این که همه چیزا وارونه شده
سلام به تویی که گاردت شل شد
ولی نزدمت یا حال کن گم شو
پشت من هنوزم جای خالی داره
جاهای خالی رو با کاردت پر کن
دنیا داره دفنم میکنه
این بغض داره خفم میکنه
میخونم میخونم میخونم تو بگو حرفم بیخوده