[آلبوم رنگی / متن آهنگ "رنگی" از رض]
[ورس]
حواسم جمع
سوادم کم
روبه روی این پهنا، کیهان
زندگی و بچگی و
خستگی و عشق و
وابستگی و دنیای پنهان
دوری ازم
بهم نزدیک
بزرگترینی بی تردید
زمینمون دورِ ستارهت چرخید
حیاط، توپ بازی، تفریح
پاس بده، بزنم گل
لبِ باغچه
لیوان آب خالی روی طاقچه
چهار فصل اون بیرونه
اینجا اَم ایرونه
ایرونم میمونه، هی
توی ذهنم
تا وقتی که زندهم
کُل این دنیا یه رویاست، ایول
همشو میدونم از اول
همش اینجا بود، توی قلبم
تَرَک خورد
اما نذاشتم بشکنه
نذاشتم بهم بگن
چی از چی بهتره
وجدانو لخت کردم
زدم توی رگم
حالا ارتباطش با دلم
شده یکسره
تا حالا ریخته از دستت یک ذره؟
من دادم مورچهها
ببرن سره سره
پنیر، نون
کنارشم یک کمی تَره
جای همه تو خاکه
حالا کی بالاتره؟
میشه قسمت کرد
جای اینکه جنگید
میشه عشقو فهمید
باهاش خندید
میشه سیاه نبود
سفید نکرد
میشه دنیا رو
با همدیگه ببینیم رنگی
منو حس میکنی؟ نه؟
نه! تو سینهت دیگه شده سنگی
و سنگین و سنگینتر
بیا روی سطح
برای روز بهتر