[آلبوم فارغ / متن آهنگ «اونا» از کابوس به همراه آئین]
[ورس: کابوس]
اونا باهام حرف میزنن
تو افکارم دست میبَرن
بهم میگن که چیکار کنم
هرکاری میکنم
انگار بس نی اصلا
راضی نمیشن
ازم میخوان
پا این بازی بشینم
انقدر بجنگم، هاری بگیرم
من دیگه عادی نمیشم
از بس شکستم
از بس شنیدم
مغزم رد داده
پُلی نمونده واسه برگشتن
هر چی که گفتن
گوش کردم، چاق بود
توش رفتم، جون کندم
واسه پول، من
کثافت دنیا رو بو کردم
واسه خودم گور کندم
گفتن بسوز، سوختم من
گفتن عشق، عاشق شدم
خواستم خودمو ثابت کنم
موندم، توشون رفت
من انقدر موندم، فاسد شدم
اونا بودن که بهم میگفتن
دردامو بکنم فریاد
اشکامو بکنم دریا
شور، آروم، شفاف
دل بزنم بهش
عمرم تمومه، پلک بزنم
پس بذار مردم
هر چی میخوان زر بزنن
اونا یادم دادن
باید راحت دل بکنم
نمیدونم تو فکر منن
یا که ساختهی ذهنه همهش
چرته فقط
منم که میشنوم
بقیه، خودشون میگیرن تصمیم
که چی میخوان
بهشون نمیشه تلقین
تاثیر نمیگیرن از چیزی
میگن وقتی نور نباشه
رنگی نی
فهمیدی؟
[پایانی: آئین]
اینجور آدما
در خود فرو رفتهاند
تنهایی رو بیشتر دوست دارن
توهم دستور گرفتن دارن
آشفتگیهای اساسی
در ارتباط با حقیقت
درکِشون شکافدار و تجزیهایه
اختلال تو رفتار حرکتی
گفتاری، توهمات، هذیانات
صداها رو، بلندتر از
چیزی که هست، میشنون
تو بدترین نوعش
که هذیان نفیِ وجود یا فنا اسمشه
که توش بیمار، فکر میکنه مُرده
عاطفهشون سطحیه
هر روز، حرفاشون متناقض
اختلال تو تجربه و
ابراز هیجان دارن
مثل خندهی بیجا
وسط یه موسیقی غم انگیز