Sinab
Sinab & Ali Owj & Zakhmi
Sinab
Sinab & Erfan & Reza Pishro
Sinab & Elena
Sinab & Reza Pishro & Ali Owj
Sinab & Farid
Sinab
Sinab
Sinab & Ali Owj & Alibi
Sinab & Amir Ribar
Sinab &
Sinab & Sohrab MJ
Sinab & Paya
Sinab & Omid Ghadar
(ورس ۱)
هرروز جاده ات تنگ تر
با امید تو سرما راه رفتن
بارون روز تجربه کردن
تو کوه برفی با ارابه گشتن
انگار نور کم داره رات
ادما دورتن با چندتا نقاب
انگار زور و سرمایه دارا
عادت دارن به چنگال باز
وقتی همه جای دستت زخمی بشه
ضربات سنگین کرد بی حست
همه راهتم بسته تر میشه که
ضربان قلبی دست میده بت
جنون پول و وسواس فکرت
ضربه میزنه صدبار به جسمت
طول کشیده صد قرن یه قصه
گولت زدن و ترفند بهشته
آروم خونه ولی داغون مادر
زالوی خونشم قانونه ذاتن
بچشو کشتنو داروغه داور
واسه من بدتر از طائونه باورش
خودکشی یه نسلو فریاد زدن
سناریو مائم که بر باد رفته اس
انگار قلبمو از جا کندن
تو خاکم کردن ده بار دفنم
(همخوان)
آرومم با چندتا خط انگار گردنم قلاده اس
بازیچه عالممو همه اش دوره سیارم
خون تو خونه خوابیده یه تشابه نسل تا نسل
اونکه نورو تابیده داد توهم فردارم
(ورس ۲)
من از همه دل کندم تا رسیدم به مقصدم
از تابستون رد شدم تو زمستون یخ زدم
من همون ادم برفیه شاد این شهرم
که با فضای سرد هیپ هاپ باز زندگی کردم
زخمارو تحمل کردم من این کوهو شکافتم
بهمن اومدشو تیکه تیکه شد این جنازه ام
ولی نشد سست این اراده ام هنوزم قرصم
مثل نصف ماه مبهم و عجیب و اشتباه
من کلاغ قصه رو کشتم خبرچین بمیره
تا پاهای کبوتر باز شه رو زمین بشینه
سفیدی و صلح بیاد جای گرگ گل بیاد
صدای دهل بیاد جا شیپور و جنگ و ظلم
تا نکنیم سنگو سرب بپاچیم ما رنگو تند
روی قلب و مغزمون بشینیم پای حرفمون
ولی جادوگر زمین تبعیدم کردم راه دور
همونجا که نه دری بود نه مسیری واسه پول
میگن یه روز شیطان اولین عاشقخدا بود
هرکی مخالفش بود توی راه گناه بود
ولی یه روز شدشخودش گناه کار و مناجات
تعطیل شد و خرافات پیوست به موازات
اعتقاد انسان ، شیطان شد گمراه کننده غذا حیوان
بستش با خویش پیمان
ازادی رو وقتی فهمید که بود توی زندان
نبود یه نور توی چشماش
(همخوان)
آرومم با چندتا خط انگار گردنم قلاده اس
بازیچه عالممو همه اش دوره سیارم
خون تو خونه خوابیده یه تشابه نسل تا نسل
اونکه نورو تابیده داد توهم فردارم
(ورس ۳)
هلو ، هلو ، ۲۴ ای پاچیده خون جلوم
ملو، ولو ، خون کردنش این دلو
تلو ، تلو ، کردیم کارای باب میلو
هلو ، ولو بردیمش حتی تو جنگ جلو
این زندگی عادی نیست
هیچکی ازش راضی نیست
جای خنده و بازی نیست
بوی جنگ میاد از رو میز
ماکه گفتیم حقیقت و میگیم
شوخیم نداریم تو این کار
مستقیم تا تهشم میریم
جنگم بشه میمونیم تو این بار
حالا هی بگن فایده نداره
استخون داره ولی ماهیچه نداره
حالا هی بگن بی معنیه
شب بشینه قافیه دراره
ولی اون دیگه تخمشم نیست
نگران حرفای پشتشم نیست اصلا
تک میرونه جفتشم نیست
نیزای به کمک واسه رشدشم نیس اصلا
منو میفهمی با نه
بگو حرفامو میفهمی بگو
بگو بالاخره میخندیم یا نه
بگو یه روز حالمو میفهمی بزور
منو میفهمی با نه
بگو حرفامو میفهمی بگو
بگو بالاخره میخندیم یا نه
بگو یه روز حالمو میفهمی بزور
(همخوان)
آرومم با چندتا خط انگار گردنم قلاده اس
بازیچه عالممو همه اش دوره سیارم
خون تو خونه خوابیده یه تشابه نسل تا نسل
اونکه نورو تابیده داد توهم فردارم