Micharkhe

میچرخه ... همه چی روی یه گردونه اس که میگرده... مثل باک بنزین ماشین ما... چراغش روشنه... ولی هنوزم میگرده
مثل چشم رو سر .. سر رو تن .. خون تو رگ
همه ی آدما دور من .. من دور اونا .. دنیا رو پول .. پول توی دنیا جا نفس تو ریه ها
هه پر میشم .. وقتی میبینم زمین هم خودشو دور میزد .. گول میزد .. همرو داشت
دور یکی دیگه دور میزد
مثل اتمی که دور هسته اش.. مادر بد دور بچه اش
جاده ها دور مقصد .. دور جسد تو یه جفت کرکس
آره می چرخه مثل تنهایی تو روز
یکی بود یکی نبود .. گلوم پاره شد ولی هیچکس باهام نخوند
چنگ بزن .. بخون بزار بچرخه .. هد میزنم دنیا خراب نشه رو سرم.. فقط همین و بلدم .. تو که همین هم بلد نیستی .. هرچی خوندم تا حالا واسه این بوده که بهت یاد بدم هه...
فاصله ام زیاد و راه باز و جاده دراز.. مثل راه شب
یاد قدیم.. خوابی عمیق ..
گنجشکک اشی مشی یه وقت اسیر ما نشی.. خراب شد بوم خونمون .. پر خون حوض نقاشی..
باغ آلوچه.. داغ کلوچه.. کوچه به کوچه .. یه وقت اسیر ما نشی..

هه
میچرخه.. همچی روی یه گردونست.. هرچی بود به سر اومد.. هرچی خواست به سر اومد! .. گوش کن.. ناله های شبگرد تنها رو حس کن
آره میچرخه مثل کمر یه دختر.. هه .. مثل رقص نور قرمز تو
کوچه های تنگ.. روزگار بد.. آسمون شب.. حال میده
دست رو دست نذار قد بکش هی قد بلند.. خورشید و بگیر
لا پنجه هات با خنده هات نور بده بهش بزار بچرخه
هر داستانی سر داره ته داره
بعضی وقتا سر به ته .. بعضی وقتا ته به سر .. حالا هی سر بزن .. توام داری می چرخی .. هر وقت این و بهش می گفتیم اون می خندید از خون نمی ترسید...