Cherk Nevis

؛[قسمت اول]؛
یه ذره سرده.. یه سرفه .. یه تن لشه بی حال... یه لب کبود میره پایین ذره ذره سیگار...
بی حسم.. هیچ هدفی ندارم فقط به یه چیزی میدونم که یه زمونی می خوام برسم...
این دنیای منه.. پر از آدمای هرزه.. اونی باخته که به یکی دیگه اعتماد کرده..
این دنیای منه.. شهری که توش پلیس .. خطرش از آدمای دیگه بیشتره..
اینجا خوشی و خلاصه می کنن تو نخ سیگار.. نه که خوشی نباشه یه ذره پول و پله می خواد..
اینجا فاحشه ها تاریخ مصرف ندارن.. بستگی داره چقدر مصرفت بشه زیاد..
اینجا ریه های همه با دود آشنا شده اس.. زندگی تلخ که زود باش آشنا شدن..
وقتی احساس بی ارزش تر از هله پوکه.. خودتی و خودت و یه کاسه ای که پره خونه

؛[همخوان]؛
صدای بمب میاد ... بوم بوم ... لالایی جنگ و گوش کن از دور
همه جا سیاه میشه و با ترس میمیری .. دیگه ستاره ای نیست که پاش اشک بریزی
دو تا پا داری دو تا هم قرض رو کولته... آرزوت دیدنه یه خنده روی صورته و
در به در..دنبال یه ذره حرف حق .. آرزوهایی که شاید.. بمیره تو قلبت

؛[قسمت دوم]؛
امید های محال و گریه های بی اشک و زجه های دروغی یه آدمه بی غم
ریشه های سوخته ی یه درخت رو پا .. ریشه های پر آب یه درخت بی برگ..
یه پیرمرد.. که جوون بود وقت مرگ و هرکی میتونست به جسدش یه ضربه میزد و
هرشب .. صدای بیلی که قبرم و میکنه رو میشنوم بلند تر از روز قبلم
پس مینویسم هرشب.. ازسرنوشت تلخم.. و منتظره روزیم که داد میزنی برگرد
ولی من دیگه رفتم... حتما یه جایی بهتر .. زیر زمین زیر سرم روم به آسمون قبرم..
دیگه هیچ فردایی واسم معنایی نداره.. چه فایده وقتی ابری باشه بارونی نباره
گریه هات و نگه دار اشکات و نریز زوده.. اشکات و نریز زوده..

؛[همخوان]؛
صدای بمب میاد ... بوم بوم ... لالایی جنگ و گوش کن از دور
همه جا سیاه میشه و با ترس میمیری .. دیگه ستاره ای نیست که پاش اشک بریزی
دو تا پا داری دو تا هم قرض رو کولته... آرزوت دیدنه یه خنده روی صورته و
در به در..دنبال یه ذره حرف حق .. آرزوهایی که شاید.. بمیره تو قلبت

؛[قسمت سوم]؛
فرق ما با بقیه یه چیز دیگه اس نه خوندن.. نه لباس گشاد و نه موها یی که رو سرمون هیچوقت نموندن..
حقیقت کنسرو نداشتکه بجوام و بریزم تو حلقشون.. راضیم به مردن.. تا که بخوام یه راه باریک پیدا کنم به مغزشون.. هه
چه موجودات عجیبی اسمشون چه راحت تو دهن میچرخه .. آدم.. نه؟! ..
رویا های شبونه ام هم دیگه بوی عرق پا میدن .. مردن تو بنبست رویا .. نفس های نکشیدم بوی کفن خام میدن
پشیمونم به خاطر بیداریم تو 88 .. چراباید سرم به باد میرفت؟..
به خاطر یه مشت احمق.. خدا کنار دستش و واسه پرستیدن طلب گاو می کرد

؛[همخوان]؛
صدای بمب میاد ... بوم بوم ... لالایی جنگ و گوش کن از دور
همه جا سیاه میشه و با ترس میمیری .. دیگه ستاره ای نیست که پاش اشک بریزی
دو تا پا داری دو تا هم قرض رو کولته... آرزوت دیدنه یه خنده روی صورته و
در به در..دنبال یه ذره حرف حق .. آرزوهایی که شاید.. بمیره تو قلبت