{متن آهنگ «ماراتن» از دانیال}
[قسمت یک: دانیال]
یه زمانی نداشتم پول شام
ولی با یه بیسکویت کار مینوشتم توی پارک
تنهایی رسیدم و شدم غول رایم
الان نوک قلمم قویتره اَ لوله تانک
یه طوری مینویسم میگن سیک مغز
بیشتر اَ بهروز وثوقی میزنم هیت لفظ
الان و نبین که قلمم میده کَش
میرفتم استودیو با سوراخای زیر کفش
خط پایانو میدیدم تو این ماراتن
بالابر نبود، پیاده اومدم تا بالا برج
تو گشنه میخوابی بگیرن باباتو
ولی من واسه عرضمه برام میشه پاها جفت
طرفدارام فقط ازم میخوان قلم دلیمو
قوی بار اومدم که تنهایی زدم انمیمو
همیشه دوویدم عقبِ رفیقو
ولی هیچکدومشون ندیدن کمر گِلیمو
یادت باشه رفیق نگی بهشون زخمی اَ دلت
با اینکه دل مهمه، خوار هرچی منطقه
کجائن اونا که میگفتن نمیتونی تو
الان فنمم همه اونا که خندیدن بهم
بدون واسه قهرمانی باید قوی باشیا
باید حواست باشه پولاتو ندی ساقیا
باید برسی چون بهونهاس شرایط
بدون ژاگو بونیتو میاد اَ زمین خاکیا
واسه رسیدن یه زندگیِ سخته هزینه
رو بدنِ بَرندهها یه زخم عمیقه
هدفتو ببین و بگو حق من اینه
بسه هرچقدر نگاه کردی به دست بقیه
اینو یادت باشه رفیق پُره درسه کائنات
اوس کریم حواسش جَمعه به قلب عاشقاش
یه جا خدا نخواد نمیافته برگی اَ درخت
یه جایی هم میریزه یهو صخره با یه باد
[همخوان: نیلی]
جادههای پشت سر
به گذشته برنگرد
برای من محاله گم شدن
من راهمو میرم
با این همه درد، درد، درد
[قسمت دو: دانیال]
رفیق استقامت یعنی همون روزیِ تلاش
بتادینه برا عقابی که خونیه پراش
چشم، یعنی همون قویترین دوربین جهان
عمر آدم حرکت میکنه رو تیغ زمان
بپذیرش اون انرژی که رو به تو میادش
اینو بدون طبیعت همیشه خوبتو میخوادش
به قول مولانا به شمس توی اون کتابش
زخم دقیقا اونجاییه که نور به تو میتابه
دنبالم بیا این داستانو برسون به ته
اگه واسه آدمی یه جایی دلت بوده تنگ
ما آدما نمیدونیم قدر داشتههامونو
تو گرما میکنیم هوس زمستون سرد
ما آدما هم حاصل جبریم، هم که اختیاریم
طالب مدالیم ولی خب گرم اعتیادیم
جیبامون پُره پوله ولی فقر ذهنی داریم
نه اراده آهنی داریم، نه وصل اشتیاقیم
همهمون تو زندگیمون یه فصل زشتی داریم
همهمون رو بدنمون یه زخم عشقی داریم
اینو یادت باشه یه روز من، این رپر ایرانی
میشم تتو رو بدن رپرای امریکایی
نصیحتم اینه بهت که حرف نزن بیحرکت
این حرفا رو با سلولای بدنم میفهمم
جا موندن اونا که از هدف میترسن
الان در کونمن اونا که مسخرهام میکردن
من عاشق سربازیام که اهل صلحه
نه اونکه رفته حج عمره یا که سر به مُهره
یه وقتا عالی میشه با عشق حتی طعم املت
باید با قلبت بدویی سمت فتح قله
پس جون حاجی بذار کنار غرغراتو
بزن تو صورت مشکلت عین بوکسورا مشت، رفیق
تو میتونی پاشی، بدویی، برسی
یا افسرده باشی بگیری از دکترا قرص
[همخوان: نیلی]
جادههای پشت سر
به گذشته برنگرد
برای من محاله گم شدن
من راهمو میرم
با این همه درد، درد، درد