[آلبوم پوچ / متن آهنگ "کور گره" از فرشاد]
[قسمت اول]
کنار بعضیا که میشینی
دنیا رو تصور میکنن با یه بیکینی
عاشقشن، عاشق چینی
زرق و برق
مثل برق رعد و برق
کرده کورشون و
واسه اینکه
تصادف نکنی باهاشون
میزنی تو کار فاصلهگیری
بعضیاشونم انقدر خودرن
که وقتی میبینیشون
انگار زن حامله دیدی
کنار بعضیا که میشینی
چاک دهنشون بازه
قَده چاک کونشون
میکی کو نشون؟
من اینا رو میشناسم
بهتر از مامان جونشون
خیانت تو خونشون
اینا میکشونن تو رو
به کام مرگ
مُردن خوبه
ولی مرگ بیهوده
بی فایدهست
کنار بعضیا که میشینی
بهت میگن با تو ان
ولی بهت قول میدن که
همین حرومیا
فقط ازت
منتظر آتو ان
بالان ولی توخالیان
مثل بالونن
[قسمت دوم]
دنیا خالیه
مثل کمری که
شب تا صبح
با چهار پنج نفر خوابیده
خب معلومه که مالیده
مثل کاغذ کاهیه
ولی پُره حاشیه
یا سر اونی که تکون میخوره
تا که بگه حالیمه
باشه، حالیته
اگه این دنیا خر باشه
آدم گاریشه
هر طرفی خره بره
گاری باید راهی شه
اینجا هنوز مغزا
اندازه زمانین
که کلیسا
شاشیدش به گالیله
دنیا، خیلی
بیش از حد واهیه
مهم نی که چقدر داری ماهیچه
وقتی نخوای زور بزنی
تا که مثل بقیه
توام بشی بازیچه
میری تو لک
روزی که میفهمی
کل کرهی زمینو
زدن لایی بهت
دیگه پوچ میشه
لحظههای ناب شیرین
میخوای معلق بشی
تو کهکشان راه شیری
حس خالی بودن
میشه خیره بهت
گوشه گیری
حتی نمیری
به سمت ژیلتت
[قسمت سوم]
برمیگردی به خودت
میبینی مثل یه قایق بی پارو
وسط یه دریا موندی و
حسابی موجی شدی
شدی توبیخ
این بار طوری قفلی
که دیگه باز نمیشی
انگار دسته کلیدتو
دادی قورت
زیر پا ها له شد
هر کی شبیه قالی بود
خیلی سریع
میشی شاکی زود
انگار به جواب رسیدی
ولی بهت گفتن
سوال سر کاری بود
مثل مغزی که همه جایی بود
مسخرست
یه حفرۀ خیلی عمیق
درونه که
هر چیزیم توش بریزی
باز نمیشه برطرف
مسخرست
آدمای دورت
پایین تنه وصل به هم
نمیشه جدا کرد
انگاری که منگنهن
وقتی کسی نیست
که بشنوه حرفاتو
نصف شب
در گوشِ دود میگی
سنگی نیست که بشکنه
شیشههای پوچی رو
ترس ورت میداره
یه صدایی بهت میگه
زندگیتو کِش نده