[آلبوم پوچ / متن آهنگ "آخرین" از فرشاد]
[قسمت اول]
آخرین فداکاری که یادمه
توپ پلاستیکی بود
که همیشه
میشد لایه واسه رفیقش
لجن و سنگ و آسفالتو
جدول و ننگ و آشغالو
تحمل میکرد
همهش هم آره
پای رفیقش
آخرین عشقی که یادمه
یه آقایی بود تو محله
نه خوشتیپ
نه عکسش بود رو مجله
خاطر یکی رو میخواست بد
چیکار کرد
وقتی خواستگارا
شدن زیادتر
خیال کرد نداره لیاقت
پس نیگاه کرد به جیبش
زیر لب زمزمه میکرد
خودش از دست این جیبش
چیا کشیده
چکیدش یه قطره اشک
اخم افتاد پایین
غروب بود، رفت
دیگه تو محله هم
نشد آفتابی
[همخوان]
بذار بیشتر فکر کنم
نه! همین آخریش بود
حواس پخشمو
بذار جمعش کنم
نه! همین آخریش بود
بذار بیشتر فکر کنم
نه! همین آخریش بود
حواس پخشمو
بذار جمعش کنم
از اولا، این آخریا رو کمش کنم
[قسمت دوم]
کلنگ وضع ما رو کی زد؟
روبانشو، پاره کی کرد؟
کی ما رو اینجوری افتتاح کرد؟
که هر روز
داریم میشیم خالی بیشتر
از کجا داره نشأت میگیره؟
آخرین خندهت
مثل آخرین دوست نئشهت، میمیره
فکر آخرین چیزا
توی هر لحظهت میرینه
ما تحت فشاریم
میشینه رومون
ما ماتحت فشاریم
یه بدن خالی
ولی با قد چناریم
مانکنای لنگ لباسیم
وقتی هیچ دکتری نیست
که بخوابی روی تختش
ناچار به این کاری
که بشاشی روی زخمت
همه جاتم میگیره
اون بوی گندش
دیگه هر روز
همه جا رو
میزنی تو دید
دیدنی شدی
انقدر میزنی تو گیج
حتی جادۀ صافم
میپری تو پیچ
صبحا که بیدار میشی
اولین چیزی که یادت میاد
آخرین چیزیه
که دادی از دست
خم میشی
اگه ضمه نگیره، ندیدی
ندیدی
[همخوان]
بذار بیشتر فکر کنم
نه! همین آخریش بود
حواس پخشمو
بذار جمعش کنم
نه! همین آخریش بود
بذار بیشتر فکر کنم
نه! همین آخریش بود
حواس پخشمو
بذار جمعش کنم
از اولا، این آخریا رو کمش کنم