Faghat Lazem Bood Bashi

وقتی دیدنت با چند تای دیگه دیدم برام رسیده
امشب با یکی داره توو برنامه میره
حتی وقتی دیدم با چشم های خودم
خطت رو روی خط های دیگه
گفتم خطای دیده آخه محاله باشه
اون همونه که میگم میخواد برام بمیره
انقدر سرم گرم بود به خودت و به قیافت
که اصلا فکر نمیکردیم ما به خیانت
فکر میکردم داری تو با همه اینا فرق
آخه لازم نبود کاری کنی ، فقط لازم بود باشی با من
فقط لازم بود باشی با من ، فقط لازم بود باشی
گفتم تو اوکی رو بگو همه کاری با من
توو کل کافه های این شهر میشد مانی ها خرج
میزاشتم تو ببری توو همه بازی ها تهش
آخه لازم نبود کاری کنی ، فقط لازم بود باشی با من
فقط لازم بود باشی با من ، فقط لازم بود باشی آدم
من میخواستم این تن بغل تو بشه پیر
ول انگار فقط موهای من شده سفید
آتیش عشقت بغلم یه جوری شعله کشیده
که جز خاکستر نمونده که بخوای تو بکشی
گفتم بیا بشین بی سرصدا دور
دور از دست دوستامون ، دور از دست قانون
گفتم بیا باهم دیگه نزاریم این رابطه
فقط یه خاطره شه واسه بچه هامون
من نبودم بَسِت نه ، رفتی از سر لج
یا سر کینه ، کی از من بهتر بغلت بمیره
دارم میزنم این سنگ رو من الکی برا کی به سینه
تنت اسلحه دست اون که میخواد مغزم رو هدف بگیره
چشم های تو گلولست و نگاهت تیره
گلوت یه ماشست رو خشاب سینه
نفس هات شلیک من دیدم به دیدم که جونم میره
چرا تموم میشه عمر آدم و چرا همیشه دوست دارم
بدون تو من دیگه دیره واسم آخه
من میخواستم موهات سفید شه با من
آخه بعد من بیاد کی بجا من برا تو برا تو برا تو
چرا هیچوقت نمیشه با هم من و تو
بهم قول داده بودی که نَبُری هیچوقت
حتی اگه دست خالی حکم لازم بودی
الآن کی جام اومده که آسش افتاده رو کینگ
اون دنبال یه جک من دنبال کویین
الآن گرمی نمیفهمی چی رو دادیم از دست
ماشه زود پاشید از هم زدی طاقمون با چی
من و تو کامل بود ، همه چی حاضر بود
کاشکی میفهمیدی فقط لازم بود باشی