Deja vu

[قسمت اول]

یه جایی دیدمت لایه همین آدما

شاید روی صندلی نشستی تووی کافه ها

دستور صورتت بمن اینه ساده باش

ساده بودنم بدون صفتی از خالقانه

دلم میخواست بغلت خدا یه جا بذاره برام

ولی تمامه رویای من وصله به واژه سراب

تهش تنهام تویه قعره سراب چشات

بهم میگه برو یه لیوان شراب بریز بخور تنها

یه جایی دیدمت بازیگره کدوم فیلمی

همون سکانسِ تلخی که از خدا میگی

جدا میشی از اون مبدأ اصلیت

مبدأ فرعیم هدفه مشتی

آره میدونم همون انسانِ کشکی

اشرف مخلوقات از نوعه مشقی

تضمینی اومدیم زمین ما

جایِ ما این جا نیست

جایِ فرشته رو زمینه

یه جایی دیدمت شاید خیابون انقلاب

بین آدمایِ در حال انقراض

نسلی که اشتباست

دنبال اختراست و اشتراکِ عشق بین مرده هاست

بین گوشیاست بین آهناست

بین مرده هایه متحرک

شهره زامبیاست

خودمونم بی خبریم

که قرار روز خوبمون کی بیاد

یه جایی دیدمت تک و تنها رویه پل

خاطرات ناتمومت میده فحش

واژه رشد میکنه فوت و توقف

تنفر تو وجودت درنده تر از گرگ

میخوای انتقام بگیری بهت میگم صبر کن

پیشه کن عشق به ماورایه باورایه زشت تن نده

بذار دنیای قشنگت زشت تر نشه

سازه‌ی محکم مهمه خشت اولش

یه جایی دیدمت تویوه جوب بویه خوب نمیدی

پر از چرک پر از خون پر از دوری

از رو پل به سمت ناامیدی پرواز

فکت میخوره زمین میبینی تو جوبی

اعتیاد آدمارو گم میکنه جوری

که توو آیینه وایمیستیو خودتو نمیدونی

میبینی مهمونه ناخونده عزرائیلی

با گرفت روحت از بدن ارضا میشی

ماها چند ساله داریم باهم آشنا میشیم داشی

ماها چند ساله داریم باهم آشنا میشیم داشی