Boro Berim

[مقدمه]
برو بریم ای
برو بریم ای
برو بریم ای

[هم‌خوان؛ ۲بار]
بریز، بپاش، بکوب، برو بریم
یه ریز، یه ضرب، یه کوب، برو بریم
دو در، دو جور، دو ور، برو بریم
سه سوت، سینه، سپر، برو بریم

[قسمت یک]
برو بریم چپ راست
برو بریم تخت گاز
برو بریم شهر باز
روی ابراس
باز گوشا دست ماس
با ما همراس
از ذغال تا الماس
تا خود فرداس
برو بریم

[هم‌خوان؛ ۲بار]
بریز، بپاش، بکوب، برو بریم
یه ریز، یه ضرب، یه کوب، برو بریم
دو در، دو جور، دو ور، برو بریم
سه سوت، سینه، سپر، برو بریم

[قسمت دو]
لب تیغم یا لبِ دره‌ام
هیچ ترسی نی می‌پَرم با کله‌ام
اگر گرگن یا اگه توی گَله‌ان
اَ تهران داشی میام باهات تا لندن
برو بریم تا دسته بی‌کلاژ، بی‌ترمز
که عمرا واینسه
برو بریم تا ته‌ش
تا بکنیم پاره‌ش
دو تا باور، یه برخورد
برو بریم تا آخر

[هم‌خوان؛ ۲بار]
بریز، بپاش، بکوب، برو بریم
یه ریز، یه ضرب، یه کوب، برو بریم
دو در، دو جور، دو ور، برو بریم
سه سوت، سینه، سپر، برو بریم

[قسمت سه]
همه هاج، همه واج
انگشت به دهن تازه اون که داشت
پا تا ته روی گاز بی‌کلاژ
پُره سبز چهار فصل مثل کاج
الماس توی قلب، روی سر تاج
شاخ چیه بابا بگو‌ عاج
راست بوس، چپ ماچ
کُل‌ش واس ماس امضا ساچ