Barandaz

[مقدمه]
بعد از این همه خفگی
بعد از این همه احساسِ ترس
بعد از این همه موندن تو حبس
باید با هم رژه رفت و درا رو شکست

[قسمت یک]
مگه غیر از اینه که جنگ هنوز ادامه داره
مردم قهرمان دنیا، جمهوری اسلامی داعش
که تو یخچال بستنیشم داره زندان می‌سازه
هرچی مادرجنده‌اس جلو دوربین صداسیماعه
سازمان ترور اسم خودشو سپاه می‌ذاره
فک نکن عدالت خوابیده فقط شیطان بیداره
حتی شبای طولانی تاریخ انقضایی داره
که تک‌تکتونو از روی ارتفاع می‌ندازه
بچه‌هامون به شما سلام نمی‌کنن
به بهونه تاب‌بازی، گول طناب نمی‌خورن
دیگه نمی‌شینن سرجاشون، اذان نمی‌شمرن
چون می‌بینن با این صدا دارن سَرا رو می‌بُرن
می‌بینن کودک و پیر و مرد و زنا رو می‌کُشن
حالام ببین دارن کف شهرا جلاد و می‌کُنن
اونقد قصه براشون گفتی که افسانه‌ای شدن
دارن دود شمع و تبدیل به پروانه می‌کنن

[همخوان]
با اینکه دیره
هنو درگیر خونیم
زنجیر سنگین لحظات
خواهر برادرام تو زندان زیر شکنجه
اینا تو فکر کشتن و ترفیع درجات
به هم نزدیک بمونیم
که می‌میره قلب بی‌ضربان
بی‌شرفا فقط کفن می‌دوزن
واسه ما وطن می‌فروشن راه به راه
وقتشه براندازی

هنو درگیر خونیم
زنجیر سنگین لحظات
خواهر برادرام تو زندان زیر شکنجه
اینا تو فکر کشتن و ترفیع درجات
به هم نزدیک بمونیم
که می‌میره قلب بی‌ضربان
بی‌ناموسا فقط کفن می‌دوزن
واسه ما وطن می‌فروشن راه به راه
وقتشه براندازی

[قسمت دو]
با هم دیگه می‌گذریم از سد انتظار
تا به زودی همه چی بیوفته تو دست اتحاد
امواج بلندمون شده رعد انتقام
با اینکه می‌دونیم، چقد سخته درد اعتصاب
ولی قطع ارتباط با اینا سرنوشت ماست
آره الان جهنمه ولی بعد بهشت ماست
اگه سربازی هر کجایی تو قلب جبهه باش
همه متنفرن از همه فرش قرمزا
ما نمی‌ذاریم بگیره این جهنمو انجماد
توی سلولم باشم میدم هدفمو ارتقا
بال زدم هزاران قفس دیدم تو ارتفاع
این‌بار دارن مُرده‌ها نفس میدن به زنده‌ها
اونا که با دشمنامون طرف میشن افتخارن
دمش گرم جلو قاضی لگد می‌زد به اعتدال
لعنت به دلقکایی که غلط میگن ضد ما
روبه‌ روی مردمن فقط جهت میرن اشتباه
رو به بالا که زمین غمگین سرنوشته
عرفا میگن این تاریکی نوید قرن عشقه
دست‌نوشت آرزوها پشت هم خیس
می‌خوان تا عمر داری بازی کنی رول منفی
توی هر دور تقویم به هرکی خورده ترکش
چرا باید زمینو به نفعش کنیم ترکش
در زمانی که بساط نظم نوین پهنه
بیا تاریکی شبو تو یه لحظه کنیم محوش
وگرنه یکی از این بالا داره قبرتو می‌کَنه
بدون اینکه ما بخوایم سهمشو می‌بلعه
از دهن عشقت بهت می‌زنه حرفشو می‌خنده
هرجایی روی زمین باشی دستتو می‌بنده

[همخوان]
با اینکه دیره
هنو درگیر خونیم
زنجیر سنگین لحظات
خواهر برادرام تو زندان زیر شکنجه
اینا تو فکر کشتن و ترفیع درجات
به هم نزدیک بمونیم
که می‌میره قلب بی‌ضربان
بی‌شرفا فقط کفن می‌دوزن
واسه ما وطن می‌فروشن راه به راه
وقتشه براندازی

هنو درگیر خونیم
زنجیر سنگین لحظات
خواهر برادرام تو زندان زیر شکنجه
اینا تو فکر کشتن و ترفیع درجات
به هم نزدیک بمونیم
که می‌میره قلب بی‌ضربان
بی‌ناموسا فقط کفن می‌دوزن
واسه ما وطن می‌فروشن راه به راه
وقتشه براندازی