[متن آهنگ "ابرا" از نوید، رض، صفیر و کابوس]
[قسمت اول: نوید]
منو قطارم جا گذاشت
روی دستام پا گذاشت
پاهامم منو جا گذاشت
با بلیطم تنهام گذاشت
قصهمون خبر داغ صبح
بیا بدون اجازه چاپش کن
زیر لب بخون تکرار شیم
شعرمو نوای سازش کن
امید، یه جایی زیر سنگه
صلح هنوز اسیر جنگه
کفتر میره، پرپر میاد
درجهدار صدای خندهش میاد
ولی این ترازو بی درجهست
میکشنم، مفت میخرنم
آدمای من آدمکن
قیمتی نیستن و بی رقمن
[قسمت دوم: صفیر]
من ورم ملتهب تاریخ
تو گلوی جغرافیا
عافیت
خیره
چیزی نیست
نگو، عیبه
قافیه و نظیر عشق
از دستم در رفت
حالا مونده زشت
مونده چرک
مونده گریه به دل
که به دل راه داره
نگیری به دل
(باشه)
حبابی از جنس خیال
احاطه کرده مدار افکارم
بی اراده میره انگشت اشاره
سمت ابرا
میکِشم نفس
منم اون نقاش خلاق
سیاهن و خون
قهقه به هقهق
میچکه رو قلبامون
جدا از هم
اما کنار هم، با هم
لبالب، دو تا لب
عدل و نظم بی شکل و
نقطهایم وسط پرگار
میدمم سوت میشم سمت اَشکال
خیالم راحته، به خدا
[همخوان: نوید]
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون
[قسمت سوم: رض]
پشت این ابرها
یه چشمهست
جوشان، گریهست
رگبار بیامان
این گونهها تشنهست
محبت بعدِ عشق
قبلِ حسادت، نفرت
هر چی داشتمو نصف کرد
معتقد به قسمت
مژه فر، بلند قد
سقف آسمون، حد
دوستدار ارتباط
از اجتماع شدم طرد
تنها و بی صدا
یه گوشه کنج عُزلت
ریختم از تُنگ دل
توی پیک جرات
من مستم میرقصم
بیترسم از بعد
این جان میشه آزاد
من میشم راحت
بی شک، ادامه میدم
بازم راهم
دور از شهرهای دود
این راههای آهن
مسافر کوچولوی این کُرهی کوچیکم
بگن سفر تمومه
من پَرها رو پوشیدم
تو مسیر برگشتم
من یادمه چی دیدیم
میدونم یه روز کارمه
به همهشون خندیدن
[همخوان: نوید]
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون
[قسمت چهارم: کابوس]
نفس میکشی بی هدف، بی انگیزه
راه میری بیخود و بیجهت
نمی دونی اصلا چی جلو میبرت
این مبارزه واسه تو
خیلی وقته تمومه
مهم نیست کی میبره
مگه اونی که میبره
چی میبره؟
آخرش میریم همه
توام خستهای مثل من
هرچی که سن میره بالاتر، کیریتره
این همه دویدی نتیجه چی؟
خوشی لحظهای غمای همیشگی
میخوای امروز نشه مثل دیروز
حاضری همهچی بدی ولی نمیشه
همهاش غر غر غر، سوال، گله
آدم میزنه بیرون از خونه
نمیدونه کجا بره
یکی بود، یکی نبود
اون بود بعد، نبود بعد، اه
هیچی نیست خوبم
نمیدونم چرا هرچی که
سعی میکنم نزدیک شم
ازت بیشتر میشم دور
همش تو فکر
یه پیرهن دیگهام سوخت
آخر شکست اونقدری که
فکر میکردم دیدنی نبود
سرگردونم تو این شهر
یه حس عجیب
قدم میزنم شعر میگم
واسه این آشغالا
لباسا زرد، ست زمین
من و تو تلخ مثل همیم
تلخ، مثل همیم
[همخوان: نوید]
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون
ابرا سیان، تا بباره رو سرمون آسمون
آسمون