Vorujak

نزن تو فَک الکی
یِهو مثال تایسون زدم کتکت ورق شی
بچه خوبی باشی می‌گیرم منم پفکِ نمکی
واست کاری می‌کنم تا سالای آینده ازم فقط کمک بطلبی
تا الانم که فقط صحبت سَر مریضا بود
اما حالا شده نوبت دکتر
منم مثه خیلیا بلدم مَردم و فریب بِدم
هر کی فِک می‌کنه یله تو شعبده گوه خورد
می‌دونم خیلی عشق مافیا بازی داری
ولی خب ندیدی که حالا دیگه کودنِ دُن شد
می‌دونم حتی وقتی که قراره دعوا کنیم
من با ناخون‌گیر میام تو با تفنگ بُنجُل
تکلیفت معلوم نی با خودت
فِک نکنم کسی با افکارت حال کنه
یه علف هرزی که مغزت و گاو خورده
حالا قیافت موقع رپ مثِ کارتونه ولی کابُله
فعلا داشمون آرزوش اینه که بیاد و بماله بگن باز بخون
تلاش میکنی تا من توجه کنم بت
دوس داری تَلِنتِ نمونه من شی
بعدم درخواست می‌کنی تا بخونم واست
تا گلدون بزنی خب ازم تو فورا چه
درگیری با خود جوری که تَوَهُم کشتتت
خیلیا تو این بازی بودن قبلن از تو کنَنده
همه میگن ما که دهه شصتیم
یعنی رپ و هیپ‌هاپ واسه دوره ما نی (کی گفته)
تو که هنوز جلو درت نشستی
ولی من خیلی وقته رفتم از این کُرهٔ خاکی
گمون نکنم ببینیم همو باز
چون جایی که تو نمیتونی نمیری
منو خاص دوس داری بالا بری بعدم بمیری پَلو ما
ولی به خودت میای می‌بینی رو زِمینی هنو داش
فقط بگو واسه خروجی کی بریم همون‌جایی که قرار بود بشونم خب من تو رو سَرِ جات
از پُشت همه بزنن و از جلو همه خایه، دنبال پول حلالی پَ برو سَرِ کار
تو تاریخ ثبتم، مثِ معبد آناهیتا، کازرون، همدان
هر هفته بالا میاد یه کار تَر و تازه
اسلحه داراش اینجا کالیبر دَه
من میگم شَر نشو با ما زیاد حالیت هَس
من با این وضع کسی نمیتونه جلودار بشه
نمیتونه حتی به سَمتِ جلو راه بره
چون پا نداره که بخاد از گُل و ناس بگه
پَ گوه نخور و وا بِده، گاز بِده
چون من ندارم اعصاب ولی حواسم هست
تا امثال شما اینجا نیان برا من از حال و روزشون بگن
حاضرن واسه مشهور شدن کون خوب بِدن

فاز فیریکی می‌گیرن تو خروجم
مُرغا رو بیریدی می‌بینن چون خروسن
یاد می‌گیرم فیلیپینی بی‌شک تو دو روزم
تو هم این‌جا می‌گیری چی میگم وروجَک
منم و یه عالمه کاغذه پاره که تا لبِ آب رفتم و دیدم باز ته راهم
فِک می‌کنن راحت کار رپ حتی باید شاهرگ و بِدم واسه اهدافم
نه که دافم بشه هدف اصلیم
من طرف خودکار، تو طرف شمشیر
همکارت خوبه ولی در حد من نی
تو هم که یه بار گفتم یه علف هرزی
شاید بشه یه روزی بات دست داد
به خودت بیای یکمی با حرفام
ولی فعلن درگیری رو بورست
تند میریم ولی نی تضمینی تو کورسِش
کَما این طبیعیه تو طبیعت زندگی
هرچی سیر میشیم باز همیشه تشنه‌ایم
ولی اصلا موردی نیس
چون قراره که بهش بگم بهت بگه بهم بگی
روز به روزم بیشتر، روی موده شومم، با یه دونه نیشخند
کوه به کوهم هیچ‌وقت نمیرسه
ولی دشمن میره تو چنگ پیش‌مرگ
لامصب هرچی راه میریم خسته نمی‌شیم، حتی سریع‌تر می‌شیم
به من میگن نیموش یعنی کینگ‌کنگ
بگو کیو دیدی باشه ازم قوی‌تر (هیچکی)
منم می‌بینمت یادت میفتم
چه قدر از دور شبیه نزدیکی
آفتابه‌ام که خدافظی کرد با گُندتون
باو تو که رقیبم نیستی

بُدو برو پی کار و بارت معلومه که خرابه حال و مالت
یه مگس دور شیرینی‌ای که خوراک توئم یه تار و ماره
دیگه من نبینم بری با چاقالا وارد محل ما بشی
وگرنه کاری میکنم مثال یه ورق باطله پاره شی
کاری ندارم با دور و برت چون من هدف و طرفم جلوتره
اما نمی‌دونم چرا می‌خونم پلیس دو دِقه بعدش جِلو دره
کلماتم مثِ پلوپزه، مراقب باش نشی ته‌دیگ
می‌بینی تو مُخا رفتیم همیشه هستیم تا ابد ساکنیم