[متن آهنگ «تصور» از جاستینا]
[ورس ۱]
دیدمش، تو شلوغ ترین جای ممکن
چشماش خیلی پاک بود، مثل آب
خیلی آشنا بود برام تصویرش
انگار میدیدمش هرشب توی خواب
تو نگاهش، یه دریای آروم
منم غرق شدم تو چشاش
نزدیک تر رفتم، فاصله
قد مرگ و زندگی شد بینمون، من و کشت
با تمام وجودش پیدا میکردم قاتلی عین اون
کی میگه دنیا؟ اون جهانم بود
مردن براش تنها جهادم بود
من بی کس ترین کس آغوشش بودم
و اون تمام پناهم بود
هوام و داشت وقتی خنده ش نفس میبرید ازم
تنم بوی خوش بوسه هاش بود
رو لبم طعم خوب گونه هاش موند
میسوختم وقت گرفتن دستاش
دیوونه م وقتی میبینم عکساش و
بارون که میباره میرم پشت شیشه
یاد تو میوفتم عین یه کلیشه
من مجنون تر از فرهادم
اون شیرین تر از لیلی بود
[هم خوان]
شاید من یه دیوونه باشم
تو بخندی به دنیای من
اما من عاشقش بودم
اون تمام من بود
[ورس ۲]
یک سال گذشت از تولدم کنارش
اون مث مادر، من قربانی نگارش
اما زمستون از راه رسید
فصل بهارم و بی رنگ و بو کرد
سفیدی پوشوند سیاهی چشماش و
تنش و تو ماه دی مدفون کرد
دیگه بی خودی نفس با من بود
مگه بعد اون میشه راحت موند
کجایی پس تو بی معرفت سنگ دل؟
مگه نگفتی نمیذاری دلم تنگ شه؟
مگه نگفتی تا این دنیا هست من و تو پیر میشیم با هم؟
پس کجایی؟
من اینجا جا موندم
من و تو این اتاق تنگ و سفید خوابوندن
میگن تو تصوری، توهمی
میگن تو خیالمی، تجسمی
اما من زندگی کردم باهات
تو ته تنهایی، تو رو پیدا کردم
شبام و ریختم پات
بگو که بودی، بگو دیوونه نیستم
بگو که نفس کشیدی تو این خونه پیشم
(بگو که نفس کشیدی تو این خونه پیشم)
[هم خوان]
شاید من یه دیوونه باشم
تو بخندی به دنیای من
اما من عاشقش بودم
اون تمام من بود