Tarikhe Iran

سر کلاس بچگی‌مون، رو نیمکت‌های چوبی سرد
تاریخ هی تکرار می‌شد، جغرافیا تغییر می‌کرد
تو دفتر جغرافیامون، هی نقشه‌مون رو پاک کردیم
هربار کوچک‌تر کشیدیم، هی خاکمون و خاک کردیم
مشقامون و بدخط نوشتیم، چیزی نفهمیدیم از این درد
وقتی زبون مادریمون رو کاغذامون گریه می‌کرد

حرفی بزن ایران خوبم، بغض صداتو دوست دارم
دلگیرم از تاریخت اما، جغرافیات رو دوست دارم

جغرافیات رو...
...دوست دارم

دریا به دریا زخم خوردی، ساحل به ساحل درد دیدی
من چی بگم از تو که قد تاریخمون نامرد دیدی
ما دردمون اینه که دیگه شاهی مث کوروش ندیدیم
از ترس شب یه عمره حتی- حتی یه روز خوش ندیدیم

حرفی بزن ایران خوبم، بغض صداتو دوست دارم
دلگیرم از تاریخت اما، جغرافیات رو دوست دارم

حرفی بزن
ایران خوبم
جغرافیات رو-