بیخیالش یعنی همون به تخمت
به تخمت نمیخوان درکت کنن
به تخمت نمیخوان حضمت کنن
به نخمتتف پرت بت کنن
همیشه که نباس مهربون بود
یه بارم به خودت بگو یاغی
همیشه که نباس سلامتی رفت
یه بارم بگو کیر تو ساغی
ای تف بهت ساغی
که هرچی گفتی برعکس شد
دارا تنها شد
سارا با کامبیز هم تخت شد
بعد سلامتی تو درد تو زندگیم سر فصل شد
بدون حتی یه کلمه نقطه تویه سر خط مُرد
فقر چیست؟ لباس کهنه؟
فقر چیست؟ نگاه مُرده؟
نه فقر کمر شکسته ی پدرمه
فقر نگاه پُره بغض مادرمه
فقر خون زیر پوستیه تاوَلَمِ
فقر ثانیه های تند ساعتمه
فقر یعنی کُلی منت بکشی
بعدشم جواب نع بشنوی
چقد درگیر چرندیاتی تو در کل
تو فندک بزن من میترکم از الکل
انقد خوردم دارم اُق میزنم عا
پشته هم از سیگارم پُک میزنم عا
دارم رو خرابی هام پل میزنم عا
به مولا تلافی میکنم دنیا عا
هرکی یه خط انداخت توام بنداز وحشی
زخمام که خوب بشه خیلیاتونو میکنم زخمی
ولی الان هیچی نمیفهمم احساس کشکی
خجالت نکش خطو بنداز مشتی
د چرا وایسادی بنداز مشتی
باس فحش خار مادر بدم بنداز مشتی
اینم رفت اونم رفت همه رفتیم
تنها خداس که میمونه