[ورس یک]
تنهاییت رو قسمت نکن
واسه همه شد واسه تو قسمت نشد
ترست رو نزار کسی ببینه
نقطه ضعف دستشون میده تو این بلبشو
مشکلات تو هیچوقت حل نشد
ولی قوی باش تو رو خدا سرد نشو
با اینکه از زندگی هیچی نفهمیدی
حتی یه کوچولو ، حتی یه ذرش رو
تا کی میخوای این زندگی بهت برینه خب
یه پات رو شکستن با یه پای دیگه لی لی کن
آدمک رو دیدی بهش نگو چته چی شده
بغلش کن بگو گریه کن
سوت و کوره کوچه
پس این نور خونه کوش
یه حسی بده شاید این مود رد بشه
ولی نه خدا میخواد نه آدمک اهلشه
سوال رو نداره دنبال راه حلشه
میدونه اوضاع قراره از این سخت تر بشه
آدمک پا عشقش سوخت و ساخت
بخیه ی رقیبش رو دوخت و باخت
با همین دست های پینه بسته
با پر از درد این کوه رو ساخت
آدمک هر چی کشید عبرته
ولی بیخیلش باقیش واسه قسمت بعدی
[کورس]
آدمک بخند با اینکه سخته برات
آدمک بخند با اینکه تلخه شب هات
آدمک مگه خلقی از تو خوب تر هست
بخند شاید یه جایی یه نوری اون دور دست هست
آدمک بخند با اینکه سخته برات
آدمک بخند با اینکه تلخه شب هات
آدمک مگه خلقی از تو خوب تر هست
بخند شاید یه جایی یه نوری اون دور دست هست
[ورس دو]
آدمک خوابه کسی نکنه بیدارش
ببین این زندگی دقیق کرد چیکارش
میدونی ، آدمک سوخت
مثل نخ به نخ های سیگارش
هیچ انگیزه ای نداره ، دل به کار نمیده
دیگه بریده از این زندگی ادامه نمیده
اونی که میخواسته رفته
حتی نمیتونه فکر بکنه به یه ستاره دیگه
دود دود دود
همه چی سوت و کور بود
تا یادمه همین بود
همین خواهد بود
نیست واسش هیچ خبری تازه
دورش دوست هاش اثری داره
یه آدمی که هر وری داره
میره همراهش درد ولی داره
ما همه یه روحیم تو این آدمک
آدمایی پر از درد با خنده هایی با نمک
تا حالا فکر نکردیم که چی هستیم و چی میشه
همینجوری راه میریم میبینیم که نمیشه
هیچوقت نمیشه
نمیدونم چرا واسه ما نه نمیشه
[کورس]
آدمک بخند با اینکه سخته برات
آدمک بخند با اینکه تلخه شب هات
آدمک مگه خلقی از تو خوب تر هست
بخند شاید یه جایی یه نوری اون دور دست هست
آدمک بخند با اینکه سخته برات
آدمک بخند با اینکه تلخه شب هات
آدمک مگه خلقی از تو خوب تر هست
بخند شاید یه جایی یه نوری اون دور دست هست
بخند شاید یه جایی یه نوری اون دور دست هست
Tak was written by Putak.