Shir ya Khat

{ورس یک: صادق}
شد شروع همه چی از کوچه های تاریک
یه کت تنگ و ترش با کرواتِ باریک
سوزوندن کثیف‌ترین پارلمان تاریخ
از انتهای فقر با شکم گشنه با جیغ
یه مشت کفتار پیر دورِ هم
دورشون دخترا، میز پرِ خط
خیلی وقته میدونن بردن
دو ور این سکه شیره بی شک
انقلاب فرهنگی شد یا انقلاب فرهنگ؟
بزرگترین اشتباه بشر توی چند سطر
شکوندن یا شیکوندیم براشون این جناغو؟
گرفتن یا گرفتیم براشون یه جناحو؟
امروز تو بدترین مرز ساختاریم
تلفات مردمی به شکل سازمانی
ما عقده‌هامونو پاشیدیم کف خیابونا
ولی پایانِ باز داره این خطِ داستانی

{همخوان: سوگند}
خیلی خوبا مردن، اما بازم هست
این اشکای ظلمو، دنیا بهش وابسته اس
زخمه بدنم، ضربه زدنم، از توی بد بد بد

{ورس دو: صادق}
یه صبح عادی اَ بیرون سیاره
اونجایی که من توشم و خوبه در واقع
خدا نزدیک ترین کسه توش
واس پرنده ها اومده دونه برداره
میشه داغ بحثام اونجا روی آسفالت
چون زمان واسه ی من یهویی واستاد
با تلسکوپ افتاده جون همتون
این الگوریتم اینجا شده کارساز
زخم سلاح شد جای ترمیم
جنگ حفاظ شد برا تردید
نظم نظام شد طی تهدید
فهم کتاب شد پی تزریق
سرپیچی میکردن، سرپیچی میکردن
از همون چیزایی که داشتن تبلیغ میکردن
تشویق میکردن همه رو تو این کلونی
به چیزایی که به حکشمون تنبیه میکردن

{همخوان: سوگند}
خیلی خوبا مردن، اما بازم هست
این اشکای ظلمو، دنیا بهش وابسته اس
زخمه بدنم، ضربه زدنم، از توی بد بد بد

{ورس سه: صادق}
جهنمیا میفروشن رو زمین
بهشتو به نرخ چند تا دونه صدی
شرم کردن لاشخورام حتی
وحشی مونده فقط بس که آهو زدیم
پیر شدم پیرتر از قبل
اینو از صدام میشه درک کرد
شاکی از شکم عین حرکت
مهم نی چند تا اسیرترم من
اینا میخواستن عام باشم
دیوونه اما رام باشم
زوری میخوان بیدارت کنن اینجا
نمیخوام، میخوام خواب باشم

{اوترو: سوگند}
زخمه بدنم، ضربه زدنم
از توی بد بد بد