؛[قسمت اول]؛
بهم میگفت انسان
دشواریِ وظیفه س
قلک روحمو شکستم
تا بدم هزینه ش
این تپه ها هم مثل دیوار درد ما کوتاهن
برو بالا ازش، برو بالا ازش
بگو چی میبینی
گرفته دود، چنبره زده غم
محتسب داد میزنه زندگی غدغن
یه بچه تو خیابون
راه میره یه گونی رو دوشش
سیگارشو روشن میکنه بعد من
فرق تو چیه با اونی که
شهید رو دزدید
تا جلپاره نفرت بکنه سرت
یه گره سفت زد با عشق
زیر چونش
با انزجار از خفگی رفت خرید خونه
بگو نرخ درد زن
چند ضرب میشه اونور آب
این مسکنا گرونن که میخوریم قبل خواب
بگو چه دلپذیره هوا تو زندون آزادت
تو خشت خام حاکمی واسه حصار فردا
؛[قسمت دوم]؛
بهم میگفت انسان
دشواریِ وظیفه س
قلک روحمو شکستم
تا بدم هزینه ش
بهم بگو زندان چهار دیوار خونه س
یا قفس تنگ حاکم تو بند چند اوین
یه جای خوب باشه همه مون بریم
لم بده رو مبل زل بزن تو دوربین
برق بسوزه هوارو حبس کنه تو توربین
مخابره دروغ درد گم بشه تو جورچین
حق من همینه که لات باشم لا گرگا
عربده بزنم تو نظام بله قربان
عشق میدادم من تو خیال خام خودم
چک بزنه اون رها بشه از درداش
شریک دزدی تو یا رفیق قافله
جامعه حامله ست و تو یه دزد قابله
خودزنی آفتابی که پشت این جنگ ها گم شد
شعر میاد تو هیپ هاپ تا دلداریش بده
قشنگ ترین جنگ، حمله پروانه ها بود
دنیا واسه جسمم کوچیکه قد تابوت
شاهرگ خیابون نبض زیر پامه
این قله ای که روشی زیرش یه دریا جنازه خاکه