Sarbaz

نابوده ایرانِ من
از در و دیوارش هم میباره غم
اونایی که موندن دیوانه ان
با شادی و خوشی ها بیگانه ان
آرومت میکنه سیگار کم
چون زندگیت شده از سیمان عن
نه پی شر نه آتیش بیارتم
نه عاشقتم نه که بیمارتم
همشون یه گوهن کثیف ترین نژاد
بگیر تا مسیح علینژاد
فکر ها متفاوت هدف ها یکسان
بیخیال مردم و مبحث اسلام
همیشه درست بوده اکثر حس هام
امروز وارد شدم از بستر اصلاح
چون طرفدار هام هستن نسخ صدام
من اونی ام که سنگ زد وسط اعدام
من خارج از گود میدم نوید ها
که میمیرن امثال نوید ها
مردم شدن ابزار واسه پیشرفت این پلید ها
دخترِ داده به دبیر هاش
نمیشدیم انقدر ذلیل کاش
هر کی که با ما پرید داش
یا سودی تووش بود یا دلیل داشت
درد داره دقیق همینجاش
ای الله با ما هم کریم باش
شفا بخش بود ضریحت کاش
این ها ساخت ذهن مشیم هاست
میدونی چیه بهترین راهش
جادوی سیاه داش
رنگ های اصلی جلوی سیاهی
فاصله محکمی داشت
حکم یه سرباز رو داری
تهش بیرونی پیر و خسته
آخر بازی با شاه و وزیر
و چند تا فیل و اسبه
از اون سرباز ها که
فقط واسه اسبِ زین رو بسته
تنها راه نجات اینه کنی از ذهنت
دین رو حذفش

[کورس]

بازیچه نشو، چون این بازی تو نیست
بازیچه نشو، وقتی سربازِ تویی
بازیچه نشو، قانون ها قانون تو نیست
بازیچه نشو، بازیچه نشو، بازیچه نشو

[ورس دو]

تو یه چشم خونی
به چشم زنت بنگری به چه رویی
توو این بازی حکم کش پولی
این رو میفهمی خودت رو بتکونی
از کمترین حقوقت عقبی
حتی نداری توو خونت یه نت خوبی
بازی که چوب دو سر سوخته
چرا خودت رو بری تووش بچپونی
تنگ دل من واسه اون رفیق ها
که بودن کنارم و همیشه بودن باهام
ولی الآن اکثریتشون رفتن
یه جورایی رفیقای نیمه راهن
چون شدن اسیر این بازی کثیف
گذاشتم خیلی وقته زیر پام
یه مشت منفی گر عاشق سیگار
کشیدن زیر نسیم باد
جهنم واسه فقرا ساخته یه رهبر شکم سیره
بعضی حرف ها رو باید زد حتی اگه بگن دیره
وقتی جنگ شه شاه عقبه، اون به سرباز سپر میده
سوختن جاهل توو دوزخ، چه سودی داره واسه ستم دیده
آه، نمیفهمم، چرا رهبر ها نمیجنگن با ما
شهید شد که بهشت بکامش، ولی فقط شد کوچه بنامش
اون کیه که سند داره خدا دنیای دیگه ای هست تووی کارش
اون کیه که سند داره میتونه بگه ماورامون وصله به دانش
نمیره دیگه به هیچ وجه، ما جوون ها حرف توو کَتِمون
زنگ بزنین به شهیده بگم چیشده خب مملکتمون
جوون ها نا ندارن ناله کنن و میره همه حیثیتشون
ترنس ها جرئت ندارن بگن چیه جنسیتشون

[کورس]

بازیچه نشو، چون این بازی تو نیست
بازیچه نشو، وقتی سربازِ تویی
بازیچه نشو، قانون ها قانون تو نیست
بازیچه نشو، بازیچه نشو، بازیچه نشو

[اوترو]

بازیچه نشو، پس فردا حجاب آزاد میشه
میگن کی کرده خانم ایکس
میبینی همه مردم رفتن زندان
بازیچه دست اینا نشین
هر دو ورشون یه گوهن ان
هم اینور هم اونور
زندگیت رو کن
پوریا پوتک، صد در صد زتا