؛[قسمت ۱: بابک تیغه]؛
ششش
چیزی نگو من واردم به کارم
اونقدری هم حرف واسه زدن دارم
که قبلش کردم امضا وصیت نامهم
لعنتیا با من دستاتون بالا پایین میشه یا نه
بگو بابک تیغه
سپهر، آئین
خودکار آبی
انگشتو بگیره بالا هرکی داره جوابی
که چرا پا میزارم هرجا چشما دنبالمه
میگرده و تحت تعقیب ترین مرد تهرانم
فکر کنم یادم اومد به خاطر نقاشیم
که مدیترانه تا چینو یه [؟] کشیدم
نقطه چینه لشکر هخامنشی
داشتم تا نشی با حملهی چند تا قوم وحشی
از دو هزار و اندی سال پیش ملتی که شمشیر
گرفته ازشون ایرانی بودن
باز شروع کردم شاهنامهی معاصرو سرودن
اما نه کنج خونه این بار
که ایندفعه [؟] قلم و کام میده فقط کف تهران
تو ام میتونی از این نقاشیا بکشی کنارم
البته وقتی که دادم بهت یه خودکار آبی
؛[هم خوان: سپهر]؛
فکر نکن بدم اگه رو شونه هام جفت مار
نیشت زدم بازی جلو چشات شد تار
بازی تمومه برات و من مرد گفتار هستم
اگه آبی باشه رنگ خودکار
فکر نکن بدم اگه رو شونه هام جفت مار
نیشت زدم بازی جلو چشات شد تار
بازی تمومه برات و من مرد گفتار هستم
اگه آبی باشه رنگ خودکار
؛[قسمت ۲: آئین]؛
[؟]
این بازی واست هست و هیچی نیست مهم
[وقتی پیش تیغ از تو بی [؟
پس نیا دنبالم خز شده چون که
ابزارم تو خیابون از خطکش و چرتکه
تا تو کلت بره حساب و کتاب واقعیته
تو ام بیا تو مسلک ما و وا به این نده
تحمل جو خیابون هم قسمت بود
؟] منم و هستش اسمم روت]
تو بازی خودت خوشی اما وقت جنگه
پس کاری میکنم داستانت به خنده ختم شه
وقتی دارم تیغه رو پشت سرم
رو به روم [؟] که باعث جغد شبم
گوشا تیزه واسه شنیدن و قفله دهن
خیابونم که برا من سختی گفته فقط
پس کن سفرهی دلتو پیشم باز
یا بشین بازی کن تا بریزم با جفت شیشم تاس
؛[هم خوان: سپهر]؛
فکر نکن بدم اگه رو شونه هام جفت مار
نیشت زدم بازی جلو چشات شد تار
بازی تمومه برات و من مرد گفتار هستم
اگه آبی باشه رنگ خودکار
فکر نکن بدم اگه رو شونه هام جفت مار
نیشت زدم بازی جلو چشات شد تار
بازی تمومه برات و من مرد گفتار هستم
اگه آبی باشه رنگ خودکار
؛[قسمت ۳: سپهر و بابک تیغه]؛
از وقتی نخوندم تا حالا ها من
کسایی که وقتی میبینن اسمم ازشون بالاتر
هفته هفته هفته میدن آهنگا رو بیرون تا باشن
از ما بالاتر
فکر میکنن شاید
خوب خیالم داره حد
ولی بزار بگن چون باحالن
این لعنتی رو میبینم مثه کارم
نمیتونی ببینیم چون هرچی میخوامو دارم
من دافم کاغذ سفیده
روش میخوابم و میندازم خطایی که سواره و بیت
میخونن از رو تن نازش سپهر و آئین
ممنونم از این که دوباره همراه مایی
صدامو داری از خانی آباد جمهوریِ خودکار آبی
؛[هم خوان: سپهر]؛
فکر نکن بدم اگه رو شونه هام جفت مار
نیشت زدم بازی جلو چشات شد تار
بازی تمومه برات و من مرد گفتار هستم
اگه آبی باشه رنگ خودکار
فکر نکن بدم اگه رو شونه هام جفت مار
نیشت زدم بازی جلو چشات شد تار
بازی تمومه برات و من مرد گفتار هستم
اگه آبی باشه رنگ خودکار
Range Khodkar was written by Babak Tighe & Aein & Sepehr.
Babak Tighe released Range Khodkar on Mon Jan 01 2007.