[قسمت یک]
شال و کلا کن آسمون خیسه
چترتوا واکن گریه بارونه
حال و هوای برگ ریزون چشمامو
پاییزم نمیدونه
پروانه ها وقتی که می سوختن
تقدیرتو دوختن به تقدیرم
هر وقت دلت می گیره می سوزم
هر وقت دلت می سوزه می میرم
[پُل]
خیلی دلم گیره خیلی گرفتارم
دوس داشتنت خوبه خیلی دوست دارم
[قسمت دو]
محبوب من چشمات به من میگن
روز جدایی خیلی نزدیکه
می ری نمی دونی که دور از تو
دنیام چقد غمگین و تاریکه
دنیای من تاریک و غمگینه
بار جدایی خیلی سنگینه
هر کس که از حالم خبر داره
از شونه هام این بارو برداره