[مقدمه]
-باغ ما پرچین داره، میوه شیرین داره-
-فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه-
بیدستان اسم کوچه خیابونی بود که من بزرگ شدم
تمام چیزی که هستم
صور فلک زده ی گلگون داشت، من
از مدرسه به خانه
واژه گون آگون شد، من
خانه به جدول
کودک بی نظمی که که گلوگاهش ملی و مدام کشیک پرچین
در اون میدید
صفیر
دهقان
ملّی
[قسمت اول]
آبی روپوش تو دبستان فولادی آجری
رادیو گوش میده مادر مدرسه خانم گیلانی
اما از خروس خون
بوی گند دروس موند رو کَتَم که فرو نرفت تحصیلات
تا بوق سگ که جمعم کنن با ارفاق از کف خیابون بیدستان
اواخر دهه ی هفتاد پر از سوژه
که زیر عنوان فارسی نوشتم قسم به کوچه ی شاملو
میخرم جهانو
زدم با پونز به سینه ی دیوار
دزدی از کتابخونه کار من بود
آتیش زدن باغ دایی باقر کار من بود
بوی گوگرد تو مِه لذت زمستونی خواب من بود
دارالمجانین نسل چهار بعد از انقلاب
تا حدّ انفجار پرُه از پشت پلمپه
دست زمخت دولت کشیده شده به لُپ اختناق
نفس راحت تو آغوش گرم اغتشاش
[همخوان]
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
قسمت دوم :
میرم تا کره ی خاکی پهن بشه مثل زیرانداز
لقمه بگیره اوس کریم بگه رخ زمین ننداز
به جمع ما خوش اومدی
ولی چونکه ترش رو نشی
نگن خورد توسری
تا تاوان ندی
جولان بعدیت نوشتن از هرچیز و ناچیزه
یا هر مکان و زمان
پس پای تخته سیاه به حکم مبصر
ادبیات و پاره وقت میدادم تغذیه
گفتم شاید دنیا توی تن متجلّی شه
اتوبانها رگ، نقلیه سلول و قلب هم که میدون
تفو به مشق جبر
اشک شب رو کاغذای خط به خط تلخ
تنبیه و تمرین و تحصیل
با ترتیب یا بدون ترتیب
گفتن بین کیا رستمی ؟ گفتم خوب ها، بدها
شور مضاعف بی جار و جنجال
منم منم در میزنم، لرزش دل بعد رگبار
[همخوان]
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
فلفل نبین چه ریزه
بشکن ببین چه تیزه
[قسمت سوم]
بشکن ببین چه تیزه
سرخ میشه زبون آدم زبون
حافظ توراتی یا زبور
انزواطلبی یا اهل کولونی زنبور
یا مورچه پی شهد انگور ؟
ولی من منتخب رفقام
گلوگاهی با عدل، انجام وظیفه نظم چریک تو صفِ
واستا دم آبخوری
آب خنک تو کانونه
اصلاح س که میکنه فساد رو تربیت
دم بده تکون قلدور
چماقدار مفتخور
انتظامات گه خورد
پروتکل الحاقی ثلث دوم شدم، سرتا پا بنجل
لِکُلِّ مقامِ مقالُ، کلام الفلفل نبین چه ریزه
شیره جنگل آسفالتیم و جماهیر
سیاه میپوشن به قطر تقویم جلالی
[قسمت پایانی]
ملّی از ملّت میگیره صلاحدید
امضا سفر به کودکی بدون روادید
-رو سینه ی دروازه ش با خنجرم نوشتم، فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه-
Parchin was written by Safir.
Parchin was produced by Saeed Dehghan.