[متن آهنگ "اوق" از صفیر]
[قسمت اول]
عاشقونه ها گم شدن عکس هم
هر کدوم یه طرف، یکی شرق یکی غرب
مثل ابراهیم و بت
گل و پوچ
بیا به هم نزدیک کنیمشون
حالا یا صلح میشه یا جنگ
ترس نداره که شک
کُفر و ایمان، همیشه رو یه پاشنه بند؟
مگه آزادی چقدر دور شده ازت
که این حباب با هر نفس تو میشه بزرگ تر
یکم برام بگو از بازدم
هرکی یه طرف
با قلب شیشه ای
مرکزش انحراف، اعتقاد یا چیز دیگه ای
مراقبه که برنداره خط
شکستن، مسلک منه، خودفروشی بعد عقد
میسازیم این سازه زیباست
اما من هندسه ی آوار و ترجیح میدم بعد از فروپاشی
یه عکس با عاشقونه های گمشده
اینجا یکی باید حقیقتو لخت کنه
[همخوان]
بالا میارم
عوق
بالا میارم هرچیزی که قرار نیست با من باشه جفت
عوق
دنبال گمشده میگردم
دوتا تیکه تا دلا بشه قرص
عوق
بالا میارم
بالا میارم
عوق
بالا میارم هرچیزی که قرار نیست با من باشه جفت
عوق
دنبال گمشده میگردم
دوتا تیکه تا دلا بشه قرص
عوق
بالا میارم
[قسمت دوم]
نمیدونم کی عاشق استعاره شدم
کی کنایه
کی عاشق شعر
رقیب عشق، هرچی باشه دشمن منه
این جمله آشناست؟
آیینه ی خودته
تو از من بدت میاد چون قلب شیشه ای تو هدف گرفتم
درسته آزادی به زور نمیشه
اما چیدن اینهمه بند
که بند بند تنتو به بند کشیده
قیچی لازمه
به مو رسیده
تو با قوانین خودت
من با خطوط خودم
تو دور خودتو قرمز کن
من حضور جوهر
تو عصبانی میشی وقتی میگم این اسباب بازیت نیست
من عصبانی میشم وقتی میبینم خودت اسباب بازی بقیه ای
میبینی؟
ما عاشق همیم
باید به هم برسیم تا بشکنیم
مثل سنگ و شیشه
تهشم رو آوار بشینیم بخندیم به هرچی میشه
[همخوان]
بالا میارم
عوق
بالا میارم هرچیزی که قرار نیست با من باشه جفت
عوق
دنبال گمشده میگردم
دوتا تیکه تا دلا بشه قرص
عوق
بالا میارم
بالا میارم
عوق
بالا میارم هرچیزی که قرار نیست با من باشه جفت
عوق
دنبال گمشده میگردم
دوتا تیکه تا دلا بشه قرص
عوق
بالا میارم
[قسمت سوم]
عیسی به کیش خود
موسی به کیش خود
همین که بالانیاریم رو هم
همین که تحمل کنیم
کافیه
بذار ازمون بمونه سنگ و شیشه خورد
یکی استاد
یکی صاحب سبک
یکی میشه رئیس
یکی دیگه دست و پا میزنه میگه خسیس
به منم جا بدین
اما متاسفانه خودش هست شبیه کسی
مابقی نقش ها هم که با دوتا حرف پس و پیش
اضافه و غرولند
شعار یا تا به لُنگ
جا میافتن به خوبی و خوشی
تو هم که تشویق برای دست پوچ
گُل رو اون میبره که نه آب داده نه نور نه کود
بمب خبری
قرار نیست نجاتت بده
اون میخواد دیده شه
برو کنار بذار راه بیاد
تا مرد سخن نگفته
قلم بمونه نهفته
همین که بالانیاریم رو هم کافیه
[همخوان]
بالا میارم
عوق
بالا میارم هرچیزی که قرار نیست با من باشه جفت
عوق
بالا میارم رو هرچیزی که قرار نیست
عوق
بالا میارم رو هرچیزی که قرار نیست با من باشه جفت
عوق
دنبال گمشده میگردم
دوتا تیکه تا دلا بشه قرص
(صدای بالا آوردن)