[بی کلام 1:30]
پاییزی ام
بهار چه دارد برای من
عید تو را
چه رابطه ای با عزای من؟
جز رنج خستگی
و شکنجه شکستگی
چیزی نبود
ماحصل و ماجرای من
شاخ گوزن یا پر طاووس
هر چه بود
در جنگل شما
هنرم شد بلای من
زین هم غم از درد
غم رفتن که با ؟؟؟
سَروی به غیر دوست ؟؟؟
نشاند به جای من
آه این چه ظلم بوده
از جناب شما
نفرین گرفت
در عوض خود دعای من
ای سنگ روزگار شکستی مرا
ولی
انصاف را نبود شکستن سزای من
آری بهار خود نه
که نام بهار نیز
دیگر نمیزند
درِ ویران سرای من
شاخ گوزن یا پر طاووس هر چه بود
در جنگل شما
هنرم شد بلای من