Marz

؛{مقدمه: تَهَم}؛
شین؛
میخوای یه چیزی بگی مقدمه این آهنگ؟
مطمئنی؟ باشه

؛{قسمت ۱: تَهَم}؛
دوست دارم حد باشه
از رو نقشه پاك ولى تو رفتارا مرز مشخص باشه
نذاريم دست رو دست وقت بره فردا شه
فرد نباشه باب, بذاريم فرد ها شه زوج و بگيم
كه از ماشه دست بكشه از ما شه
عرض جاى امر تا كه نداى جنگ بس پاشه
حرف باشه وقت باشه هركى كه حرمت داره
جلف باشه ننگ باشه انگار چيزى كم داره
تنگ كنه، حبس نفس تو سينه لم داده
چند ساله نفس خوابه؟ تو دل افسانه
چنگ باشه توى گوش نه كه روى گوش جا چنگ باشه
سر باشه خوش و نبض روى دولا چنگ باشه

؛{پیش همخوان ۱: تَهَم}؛
میگیری چی میگم
میگیری چی میگم، بگو
بگو میگیرم چی میگی
بگو میگیریم چی میگم
بگو

؛{همخوان: مهتا}؛
چشم من، غرقِ تماشایِ توست
تو همیشه فقط، بدرخش
قلبم هم در پناه توست
غمو راه نده به دلم

؛{قسمت ۲: تَهَم}؛
من باید یاد بگیرم
مغزو به کار بگیرم
حتی اگه رو مرجانه
چیزی نگم سکوت کنم اگه سخن هجو داره
هر جا که زدم قدم پشتِ سرم رَد باشه
مث مشعل واسه اونی که پشت سر بامه
دوست داریم زیرِ پامون توو خیابون فرش باشه
ولی هنوز توی خاکی، میزنیم درجا که
به اشتباه فکر کردیم غرور حق باشه
هر چند همیشه نتیجه ی حاصل بد باشه
میدونم ابرا که سهلن، میزنیم از جو بیرون
میپیچیم توو فضا که غالبیم به ترس و
واقفیم به جهل و
مایلیم که صلح گزینمون به جا جنگ باشه
با اینکه اکثرمون، کردیم گاهی دعوا که
زد و خوردش، چاشنیِ جریان شه
چی بشه وقتی تا پرده ها کنار برن
لفظا رو ضرب جاشه
کلِ این زیرزمین روی صحنه شعله ور باشه

؛{پیش همخوان ۲: تَهَم}؛
میگیری چی میگم، بگو
بگو میگیرم چی میگی
بگو میگیریم چی میگم
بگو

؛{همخوان: مهتا}؛
چشم من، غرقِ تماشایِ توست
تو همیشه فقط، بدرخش
قلبم هم در پناه توست
غمو راه نده به دلم

؛{پُل: تَهَم، همراه مهتا}؛
بذار یه کم وقت واسه خودت
برس به دردای خودت
برس به سرمایِ دلت (چون که)
نگاهِ همه ما به توئه
بذار یه کم وقت واسه خودت
برس به دردای خودت
برس به سرمایِ دلت (چون که)
نگاهِ فردا به توئه

؛{همخوان: مهتا}؛
چشم من، غرقِ تماشایِ توست
تو همیشه فقط، بدرخش
قلبم هم در پناهِ توست
غمو راه نده به دلم

؛{پایانی: تَهَم}؛
بگو...