Man Bahash Kar Daram In Rooza

[متن آهنگ «من باهاش کار دارم این روزا» از روزبه بمانی]

[قسمت ۱]
اون که یک سال پشت هم، ممتد
بی دلیل و بهونه، خیلی بد
زنگ آخر منو کتک می زد
من باهاش کار دارم این روزا
اون که چند سال رو همین گرده م
کیفشو تا کلاس می بردم
جاش ته بستنیشو می خوردم، هه
من باهاش کار دارم این روزا
ناظمی رو که دید باهوشم
گفت یه روز این چیه که می پوشم
جلو دنیا گذاشت تو گوشم
من باهاش کار دارم این روزا
زن صاب خونه مون که ماشین داشت
تو دل ما چه حسرتی می کاشت
مادرم ابروهاشو برمی داشت
من باهاش کار دارم این روزا
پسر صاب خونه مون، فرهاد
بوی جوجه که راه میوفتاد
جوجه ها رو به گربه ها می داد
من باهاش کار دارم این روزا
اون که گفت، «این دو سالِ سربازی
من میشینم به پات، بی بازی»
دختر اون زنِ بابام، نازی
من باهاش کار دارم این روزا
پسر نره غول همسایه
خواهرم، تهمتای بی پایه
پدرم، این مریض بی مایه

[برگردان]
من چه قدر کار دارم این روزا
من چه قدر کار دارم این روزا

[پل]
یه نفر بود که هنوزم هست
یه مریض روانی بد مست
که شبا شیشه هامونو میشکست
من باهاش کار دارم این روزا
اون که اسمش فقط برام پدره
اون که چند ساله میگه تو سفره
رفته گمرک برام موتور بخره
من باهاش کار دارم این روزا

[پایانی]
زنگ آخر منو کتک می زد
اون که اسمش فقط برام پدره
جاش ته بستنیشو می خوردم
بوی جوجه که راه میوفتاد
رفته گمرک برام موتور بخره
پدرم، این مریض بی مایه
پسر نره غول همسایه
ناظمی رو که دید باهوشم
من چه قدر کار دارم این روزا
جلو دنیا گذاشت تو گوشم
جوجه ها رو به گربه ها می داد
تو دل ما چه حسرتی می کاشت
من چه قدر کار دارم این روزا
من چه قدر کار دارم این روزا
من چه قدر کار دارم این روزا
من چه قدر کار دارم این روزا
من چه قدر کار دارم این روزا