{متن آهنگ کوچ از سینا ساعی}
[همخوان]
بیبی میدونم این رفتن سخته
این خاطرات توو دفتر تلخه
این هم میدونم تو محکمی و
میدونی که این مسخره جبره
هیچکی نمیخواد از کشورش بره
نمیخواد بشکنه دلش
فاصله هر قدر که هستش
یادته مهم مقصد قلبه
[قسمت یک]
رفتنای با قلب گاهی لب مرزِ شکست
کی فکر میکرد که مهاجرت ته ته قصست
هر وقت غربت گرفت من رو لحظه لحظه گریست
اما نگاه آخر تو توو مغز من که زندست
امید میمیره، میمره تا که یه امیدی
اشکات رو میخوری و ساکت رو میچینی
بعد این که تصمیم دردناکت رو میگیری
میشه جنگ تو و ریشه در خاک –
این یعنی خوب نیست حال من
یعنی زوری عازمم، مجبوری باید توو این راه برم
وضع پولیم هم خوب شه، حال روحیم فاجعست
آتیش دوری رو نمیشه به این زودی خاکستر
هر کاری کنی خونه رو یه جوری یادت هست
که میشی توو خیال شب، همش میمونی با یه ترس
میگی چه زودی داره پس، میدونی کوچ میاره یاس
[همخوان]
این رفتن سخته
این خاطرات توو دفتر تلخه
این هم میدونم تو محکمی و
میدونی که این مسخره جبره
هیچکی نمیخواد از کشورش بره
نمیخواد بشکنه دلش
فاصله هر قدر که هستش
یادته مهم مقصد قلبه
[قسمت دو]
دیره واقعا، عمره میره راحت
کلی ایده دارم اونجا بی نقابم
اینجا نیست اصالت
گیره کارم، میوه هامم زیر آفَت
این یه راه هم میشه آخرین نجاتم
توی این چمدون کیسه طاقت
بعد صبر ایوب دست رد و مغز مغلوب
اونجا بهر از هوش، اینجا از خرد پوچ
چرخ گردون دست به فرمون سمت اندوه
پس دلم سوخت زجه زد توش
سهم من کوش؟ توو این چمدون یه بسته افسوس
حقوق تو هیچ، جوون موجی
بدون توجیه اونجا رو به رشدی
اینجا توی مشتی روحت کفری
از بوی توهین، خوی دزدی، پول مفتی
پر دوده محیط، خونه پوکید
توی این چمدون یه پوشه امید
حق به جانب نیستم از نگاه من این حرف ساده
اونجا بختت بازه اینجا بختت باطل
هر سکانس نقشه هام که رفت به باد
ضربه های چند جناح روو زخم بازم خنده داره
توی این چمدون یه کهکشانه
[همخوان]
این رفتن سخته
این خاطرات توو دفتر تلخه
این هم میدونم تو محکمی و
میدونی که این مسخره جبره
هیچکی نمیخواد از کشورش بره
نمیخواد بشکنه دلش
فاصله هر قدر که هستش
یادته مهم مقصد قلبه
[پایانی]
نمیخواستم این رفتن رو
نمیخواستم این لحظه رو