Khalas

؛{اینترو}؛
میدونی؟!
هی ...
میدونی؟!
هی ...
تو این دنیای هیچکی به هیچ کی
این یکی دستت , باید اون یکی دستتو بگیره
وگرنه خلاصی
خلاص

؛{قسمت اول}؛
تنهایی یعنی خلاص // تو این دنیای هیچکی به هیچکی پات شکست , روی دوشه خودت سوارشی
آهنگای خودتو گوش بکنی , گریه کنی , از همه بکنی , تا خونتون لی لی کنی
ماها خلاصیم , خیلی وقته // زندگی هامون خیلی فرقه
بگذریم
این جوری شد عشق طلاق گرفت ازم // هیچ کَسیو نمیشه تجربه کرد اصلا
تف تو صورته هرکی زندگی میکنه // حمومشو نمیده بعد با رویاهای من لوات میکنه
هیچکس نداشت هوای سربو // دهنم بست است دوست ندارم این حقایقو
تو کابوس سهیل سر مس دیدن // چشام سیاهی رفت اینو از قص میگم
رویا پرداز شدم از وقتی که خودمو شناختم , خودمو شکافتم
دیدم یه گوه تومه
دوست دارم مثه صادق (هدایت) // خودمو بندازم تو رودو داد بزنم
کمک کمک
منو از این حماقتم نجات بدین , نه از خفگی
دوست دارم به مادرم بگم رپو گذاشتم کنار , که یکمی خوش حال شه
ولی من بهش دچارم
تنهایی میچرخم تو این شهر // یکی به من نگاه کنه بگه بم ایول
یکی بگه تازگیا تنها تو چشمم // برم خونه تنهایی با عشقم
خلاص شیم از این له شدنا // از این غرورایی که میریزن عینه پرات
فکر کن یکی که قرار بود همیشه باشه رفت نشد بهش امسال تبریک بگم روزِ مرد
خلاص شد مثه من
ما میجنگیم واسه زندگی که , چیزی باشه که بهش فحش خارو مادر بدیم

؛{آوترو}؛
بعضی چیزارو باس نوشت , من عاشقه این زندگی بودم
یادش بخیر
خیلی وقتا خودمو بغل میکنم , زیاد با عشق نیست
هرچیه وفا دارم بهش
من دیگه عاشق نمیشم
من دیگه عاشق این زندگی نمیشم
چی بگم دیگه
چی بگم .. ته .. اه