؛[قسمت اوّل]؛
یکی بود یکی نبود، بود اوّلین روایت تلخی که شنیدم
بود نابود
تا بوده و هست
قانونهای داروگر
مرهم مضحکی بوده که حتی اون هم نیست تا باشیم راضی
دامن رقّاصه منثور با سه تا نقطه مابین شست و سبّابه نمیشه برافراشته
خروس خون الل طلوع تا بوق سگ
موج سواری انگشتات میون گیس های بریده ت
یادمه بریده م
مغروق دریای حدقه ت اشک طوفان نوح
اون منم که دلداده بود
نیستی الفبا نشست لگد به گُرده ش
موند روضه ی قضیه و نوحه ش
نقشی، نگاری، صنم قابل پرستش دوتار نوازای ترکمن بخشی
مشقی، سیاه
افتادی به فال این کویر بی آب
منصف باش با خیال بی ریا
؛[همخوان]؛
دلداده ای
هرجرعه مثل عشوه میچکه از طرّه
زلف به باد نده و
نقره داغ نکن
منو ببین با هر جفت چشم
؛[قسمت دوّم]؛
زمزمه ی لبات زیر گوشم
سنگینی دستات روی شونه م
تنها تو گیومه م
حالم بهم میخوره از این مدایح بی سله
پیرهن عثمون کردی تیرک مژگون رو
تیرت به سنگ خورد
کمونه کرد به سمت ابروهات
جای خالی تو پر نمیشه، آتیش گرفتن موهات
حرف بزن بگو به من یادته بریدم؟
یادمه بریدی
امّا بازم امیدی
با خنده هات دروغامو لو میدی
ساده میگم برسه جلون بده
این چنگ بی چنگ به درد تار و پود تنت میخوره بجنگ
تصدّق هلال ماهت، نبض شعر من
بمیر و بکش
حافظ به خواب میدید شاخه نباتی چنین تو
آبتنی تو خیالات واهی
گنجشگک آبی، هلم بده تو حوضچه ی نقاشی
بیدار شو، محاله بزارم بخوابی
؛[همخوان]؛
دلداده ای
هرجرعه مثل عشوه میچکه از طرّه
زلف به باد نده و
نقره داغ نکن
منو ببین با هر جفت چشم
Kalameh was written by Safir.
Kalameh was produced by Saeed Dehghan.