[ورس ۱: تی دی]
تو خلوت این اشکی که سر ریز شد از بغض
یه تصمیم شد از نو، بیتردید بلند شد
یه جاده بیمرز، یه خواسته بیحد
مثل یه نور تو دل این تاریکی رفت
مثل هر روز تو مخم، این ثانیه میزد
نمیدونم اصلاً کجای این بازیه گیرم
انگار همه نگاها به دیدش یه جور دیگهست
ولی به دید مردمش این به پوچی میزد
دوباره منو این تنهایی شب
اونی که دلو به دریا میزد
واسه رسیدن به هدفش هم هرکاری کرد
[همخوان: تی دی]
ولی انگار کنسله پرواز
اینجا فکرا پوسیده تو مغزا
دیگه کسی دلی نمیده به دردا
[ورس ۲: مجهول]
پیگیر هدفای پوچ
دلگیرن نفسایِ توم
نمیره قدما به زور
آینده گیره فقط لای پول
هممون درگیر نوسانیم
مثلِ یه بیمار سرطانی
همیشه دنبالِ یه روز خوب
نه اینجا أ این خبرا نی
شب و روز میشه تنهایی رد
برا موزیکم هرکاری کردم
نمونده دیگه اعصابی نه (اصلا)
همینجوریش چند سالی رفت از دست
نفهمیدی چه زخمایی زد بهم
اومدم تا یه دردایی حل شه
میگذرونم دست خالی سخت
ولی با خودم میگم یه فردایی هست
که تلاش کردم همه فصلای سال واسش
افتادم توو جریان کار بازم
از هیچ و پوچ سرمایه ساختم
برنگشتم حتی یه بار نه
پس بذار زخمام سر باز کنن
با رپ یادم رفته دردام کلاً
عادت نکردم به زمین هیچوقت
باید بلند شم پرواز کنم
دوباره منو این تنهایی شب
اونی که دلو به دریا میزد
هرکاری کرد
[همخوان: تی دی]
ولی انگار کنسله پرواز
اینجا فکرا پوسیده تو مغزا
دیگه کسی دلی نمیده به دردا
[ورس ۳: مجهول]
پلکات سنگین، خستهست
کسی رو جز خودت نبین اصلاً
تو انگیزتو جون دادی پاش
پس برو بجنگ با دور و برت
همونی که دوست داری باش
اصلاً بذار به سنگ بخوره سرت
تو اوج نداری بخند به پول و پله
ببند چشمو بدون شک تو برو تهش
اصلاً بذار بشکوننت
ببین هرکی قلبش شکست جلوتره