[متن آهنگ «هم سفر» از گوگوش]
[قسمت ۱]
تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته
نبودنت فاجعه، بودنت امنیته؟
تو از کدوم سرزمین، تو از کدوم هوایی
که از قبیله ی من یه آسمون جدایی؟
[قبل هم خوان ۱]
اهل هرجا که باشی
قاصد شکفتنی
توی بهت و دغدغه
ناجی قلب منی
پاکی آبی یا ابر
نه خدا یا شبنمی
قد آغوش منی
نه زیادی، نه کمی
[هم خوان]
من و با خودت ببر
ای تو تکیه گاه من
خوبه مثل تن تو با تو هم سفر شدن
من و با خودت ببر
من به رفتن قانع ام
خواستنی هرچی که هست تو بخوای من قانع ام
[قسمت ۲]
ای بوی تو گرفته تنپوش کهنه ی من
چه خوبه با تو رفتن، رفتن همیشه رفتن
چه خوبه مثل سایه هم سفر تو بودن
هم قدم جاده ها، تن به سفر سپردن
[قبل هم خوان ۲]
چی می شد شعر سفر
بیت آخرین نداشت؟
عمر کوچ من و تو
دم واپسین نداشت؟
آخر شعر سفر
آخر عمر منه
لحظه ی مردن من
لحظه ی رسیدنه
[هم خوان]
من و با خودت ببر
ای تو تکیه گاه من
خوبه مثل تن تو با تو هم سفر شدن
من و با خودت ببر
من به رفتن قانع ام
خواستنی هرچی که هست تو بخوای من قانع ام
[پایانی]
من و با خودت ببر
من و با خودت ببر