Habibti

[مقدمه]
خلاصه که آلبوم تو راهستو
گفتم اینو همین جوری بندازیم ببینیم
چه خبره
ایمانمون
پایداره

[قسمت اول]
اَ سیزده اینجام و
اَ بیست دارم صحنه رو می‌گام
مهم نیست نسیه یا نقد
چون من همه رو می‌خوام
الآن ندارم وقت
بعضی روزا سرمو بِخارم
مهم نی تا وقتی که حرف
حرفِ رقمِ زیاد
روحمو دادمش به رپ
این قلبو کُشتن‌ش پسر
وایستادم بالا جنازه‌ش
میگم بی‌رحمه چه قدر
آدما همینن یه بند
اکثرا می‌مونن تو صف
در این مُغان نمی‌گنجد
باشه پس برای بعد
گفتم بهش قبل بیست و یک
صحنه رو نبینم پسر
می‌شاشم توی رپ فارس
این بودش انگیزه‌ام که من
الآن اینجام و تو هنوزم موندی زیر دست
احساساتت خدشه‌دار شُدِ‌ش
بعدیش شقیقته
...تق
وقتی شونزده بودم می‌خواستی تو گروهت بیام
الآن اسطورتو رفت و برگشت تو روت می‌گام
ام الان وقتی فرود بیامHigh بگذریم، انقدر
می‌رسم حسابتو رو در رو من {؟؟؟}
اینا که واس تو مُدِ روزه
واس من خاطره‌ست یه عمر
{؟؟؟}
تهش اینم یه ورمه
وقتی درونمه پُر اَ قلم
نیوفته که دوا میدم هنوزم به فِلو
{انگلیسی}
از دوازده ظهر
نگاه‌ها روشه، رو من قفله
{انگلیسی}
ندارم من وقت برا کسشعر
عرضتو بگو سریع رُک
{انگلیسی}